جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
مناسک محرم واستیفای حقوق مدرن

تاريخ انتشار : 10/22/2015




سجاد نیک آیین


هرسال با فرا رسیدن ماه محرم، آیین ها وبرنامه های این ماه به بحثها واظهار نظرهای گسترده پیرامون متن وحاشیه های پیرامون عاشورا دامن می زند. در جامعۀ ایران بویژه با گذشت سه دهه از انقلاب وتربیت نسلی که به دلائل متعدد میانۀ چندانی با آموزه های دینی ندارد، نه تنها نوشتن از عاشورا بلکه اساساً سخن گفتن وتوضیح ایده ای کاملاً درون دینی می تواند بسیار دشوار باشد. بخش مهمی از این دشواریها مربوط به ذهنیت سکولار شدۀ جامعه، بویژه نسل جوانی است که در جستجوی رهیافتی مغایر با قرائت رسمی از دین در تمامی امور وعرصه هاست، ذهنیتی که از یکسو پیامد ِ عملکرد وکارنامۀ متولیان مذهبی متصدی حکومت یعنی روحانیون نشسته بر اریکۀ دقرت واز سوی دیگر محصول تلاش بی وقفه روشنفکران ومنتقدان اجتماعی است. نگارندۀ این نوشتار در صدد است تا با نقد بخشی از این تلاش روشنفکران به توضیح وتبیینی از مناسک وآیین ها عاشورا بویژه آن دسته از مناسکی که در نگاه رایج روشنفکران وارزشهای عام روشنفکری مطرود ومذموم به شمار می آید پرداخته ونه از زاویۀ درون مذهبی بلکه از نگاهی کاملاً سکولار ومتناسب با فضا ومقتضیات وارزشهای پذیرفته شده این دسته از اندیشمندان وروشنفکران به بازنمایی تناقض ذاتی مدعیات آنان ومقتضیات این مدعیات بپردازد. از این رو در این نوشتار  به قمه زنی به عنوان آیینی که در سالیان اخیر آماج بیشترین حملات وانتقادات روشنفکران از یکسو وحکومت جمهوری اسلامی از سوی دیگر بوده است، پرداخته خواهد شد. هدف این نوشتار البته دفاع از عمل قمه زنی وارزیابی وارزش گذاری دربارۀ آن نیست، بلکه هدف تبیین "حق" ی است در چهارچوب منظومۀ حقوقی در جهان مدرن.
قمه زنی به عنوان یکی از آیینهای ثابت عزاداری در عاشورا در کشورهای مانند عراق، لبنان، بحرین، عربستان، کویت وسوریه از صدها سال پیش به این سو همواره توسط عزاداران شیعه در روز عاشورا وبه طور مشخص در سپیده دم روز عاشورا با زخمی کردن سر عزاداران با وسیلۀ برنده ای مانند قمه صورت می گیرد که با جاری شدن خون از سر زنندۀ قمه همراه است. این آیین عزاداری به ویژه از چند دهۀ قبل وبطور مشخص از زمان سید محسن امین، روحانی شیعۀ لبنانی، مورد انتقاد قرار گرفت وجریانی درون مذهب شیعه در مخالفت با آن رشد ونمو نمود.در سوی دیگر هم روشنفکران با تکیه بر ظاهر خشن این عمل از منظری متفاوت آنرا مورد حمله قرار دادند وبا توصیف قمه زنان با زشت ترین صفات وبعضاً رکیک ترین الفاظ پرداختند وحتی از اعمال فشار جمهوری اسلامی بر اقامه کنندگان این عزاداری هم استقبال نمودند. به باور نگارندۀ این سطور، آن نقدها امروزه وبا گسترش دایرۀ حقوق وباز تعریف مجدد "حق" در جهان کنونی کارکرد نقادانۀ خود را از دست داده وبرپایۀ دستاوردهای حقوقی جهان مدرن فاقد موضوعیت ووجاهت گشته اند.
قمه زنی وحق مالکیت بر بدن
در جهان امروز ما که باز تعریف حق، توسعۀ مصادیق حقوق بویژۀ در سطح فرد وحق محور بودن بسیاری از مکاتب فکری در دو قرن اخیر مهمترین دستاوردهای آن به شما می رود وبسیاری از اندیشمندان معاصر آنرا جهان "حق" ها دانسته ومی دانند وبا توسعۀ دایرۀ حقوق انسان را نه موجودی مکلف بلکه مخلوقی واجد حقوق می دانند، حق مالیکت انسان بر بدن وتن وجان خود در شمار بدیهی ترین حقوقی است که به جرأت می توان گفت کمترین فعال مدنی وکنشگر عرصۀ روشنفکری توانایی انکار نظری وعملی آن را دارد. در این حقِ جدید، انسان مالک تن وبدن خود دانسته می شود وتمامی امور متعلق به تن وبدن وبطور کلی کالبد جسمانی اش از جمله چگونگی برخورد با این تن جسمانی در قلمرو وحوزۀ اختیارات انسان تصنیف می شوند. فارغ از آنکه این نظریۀ حقوقی را از نگاه درون دینی موجه دانسته یا مردود بدانیم، اما قدر مسلم آنستکه طبیعی کردن این تلقی از مالکیت انسان بر بدن وتن خود مصب تلاش بسیاری از روشنفکران وکنشگران مدنی واجتماعی بوده ااست ونزد آنان بدیهی به شمار می آید. قمه زنی  در بدترین وضعیت وبرون دینی ترین نگاه به دین وحتی دین ستیزترین برخوردها با امر دینی نهایتاً می تواند به عنوان نوعی خودآزاری تعبیر وتفسیر شود. این نگاه البته ناظر به دیدگاه وتفسیر وتلقی روشنفکران از مقوله های دینی است، اما در نزد متدینین راهی برای ابراز همدردی وارادت با حادثۀ عاشورا وامام سوم شیعیان به شمار می آید. اما فارغ از این ارزیابی ها وارزش گذاری های درون دینی یا برون دینی دست کم می توان بر سر این نکته توافق نمود که با استناد به حق مالکیت انسان بر بدن وتن خود، قمه زنی را حتی اگر خودآزاری هم بدانیم، حقی است که نمی توان عده ای را به واسطه ای اینکه این عمل خوشایند ما نیست، از انجام آن منع نمود.
دادگاه‌های آمریکا، حق مالکیت بر بدن را در مواردی مثل خون یا اسپرم به رسمیت شناخته‌اند (George, 2004, p21). مالکیت در واقع نتیجه قانونی یک راه‌حل اجتماعی درباره واگذاری تصمیم‌گیری درباره بدن به افراد است (George,2004,p24). پایه اساسی نظریه استقلال و تسلط لیبرال در نوشته‌های جان استوارت میل در توضیح اصول ضرر خلاصه شده است. حق مالکیت افراد بر تن به مردم اجازه می‌دهد که خود به تنهایی درباره بدن خود تصمیم بگیرند، اما در این تصمیم‌گیری نباید به دیگران آسیبی برسانند. در جامعه‌ای که بر اساس اصول فلسفی لیبرال کلاسیک اداره می‌شود، مردم قانونا می‌توانند تصمیم بگیرند که اعضای بدن خود را بفروشند یا خیر و قانون‌گذار نیز حق محدود کردن این قدرت را ندارند (George, 2004, p 26-27). از این منظر بسیار روشن است که قمه زنی را حتی اگر عملی در راستای آزار خود نیز تعبیر وتفسیر کنیم، از منظر حقوقی مدرن، باز هم با مسأله ای شخصی روبرو خواهیم بود که تصمیم گیری دربارۀ عواقب آن امری است متعلق به ارادۀ فرد ونه ارادۀ دولت وحکومت ویا حمایت این روشنفکر وآن روشنفکر از منع حکومتی بر اجرای این مراسم.
قمه زنی ومسألۀ آسیب به دیگری
پس از اثبات حق انسان بر بدن خود از منظرگاه حقوق لیبرال، احتمالاً یگانه استدلال باقی مانده در نزد مدافعان منع قمه زنی ومنتقدان حقوقی آن، "آسیبی (!)" است روشنفکران مدعین اند ارتکاب چنین عملی در ملاء عام می تواند بر سلامت روانی وامنیت روحی جامعه وارد کند. نگارندۀ ین سطور بازهم بر این نکته تأکید می کند که هدف این نوشتار توجیه قمه زنی وموجه ساختن آن برای غیرباورمندان به دین نیست بلکه کوششی است برای رسیدن به چهارچوب حقوقی-اخلاقی برای به رسمیت شناختن واستیفای  "حقی" از "حقوق" فردی. از این منظر استدلال مدافعان روشنفکر "منع" قمه زنی حتی در این باب هم به دلایل متعدد، سست وبی پایه می نماید. نخستین مطلب در رد مدعای مدافعان منع قمه زنی در گروه توجه به این نکتۀ ظریف است که اگر صرف مدعای آسیب، بدون ارائۀ هیچگونه تعریف وحد ورسم ووصفی از این آسیب مبنای منع ومحروم ساختن عده ای از حقی مسلم قرار داده شود، انگاه مدافعان منع باید با التزام به همین مبنا فی المثل از منع رژۀ عمومی همجنسگرایان به دلیل آنکه دست کم در تصور بخش مهمی از متدینین سبب آسیب اخلاقی جامعه می شود استقبال کرده وآنرا آماج انواع انتقادها قرار دهند. آنچه در عمل اتفاق افتاده وشاهد بوده ایم، استانداردهای دوگانۀ جامعۀ روشنفکری در برخورد با چنین پدیده هایی است. از یکسو از "حق" آزادی همجنسگرایان در داشتن تجمع وتظاهر به گرایش های خصوصی شان توسط اساتید روشنفکر به رسمیت شناخته می شود، درحالیکه دست کم در جامعه ای همانند ایران پدیده ای خارج از نرم اجتماعی به شمار آمده ومدعای آسیب اخلاقی جامعه در آن موجه تر به نظر می رسد. اما از سوی دیگر از منع ومحرومیت عده ای از انجام مناسک مذهبی شان بواسطۀ تصوری غیر دقیق وثابت نشده به نام ضرر روانی جامعه دفاع می شود. اگر بنا باشد، آن حق به رسمیت شناخته شود، این حق هم به دلیل مشابهتهای زیاد به مسألۀ مورد گفتگو، باید به رسمیت شناخته شود واگر بنا به منع ومحرومیت باشد، آنگاه بسیاری از محرومیت ها پذیرفتنی وموجه خواهد بود.
نتیجه
براساس آنچه گفته شد، سخن دربارۀ مناسک محرم وبویژه قمه زنی وجنبه های حقوقی آن بسیار است، اما دست کم این نکته محرز شد که بواسطۀ هیچ مبنای عرقی وحقوقی نمی تون افراد را از انجام مناسک شان محروم ساخت.

* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.

برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.