اقتدارگرایان ید طولایی در وارونه جلوه دادن موضوعات دارند. گفتن سخنان ضد و نقیض و بی ارتباط با اتفاقات، توانایی خاصی است که البته همه به آن نیاز ندارند. محمود احمدی نژاد نمونه عینی این توانایی بود. حوادث کوی دانشگاه ۱۳۷۸ نمونه ای مثال زدنی از این توانایی است. مقامات اعتراف کردند که این حادثه بزرگترین چالش جنبش دانشجویی در ایران بعد از انقلاب ۱۳۵۷ بوده است. فرماندهان سپاه پاسداران پس از این واقعه به ریاست جمهوری وقت ایران سید محمد خاتمی نامه تهدید آمیز نوشتند. اما دو سال پس از حوادث کوی دانشگاه ۷۸ نهایتا قوه قضائیه همه نیروهای امنیتی و شبه نظامی را تبرئه کرد و تنها سربازی به نام اروجعلی ببرزاده آنهم به جرم دزدیدن یک ریش تراش محکوم شد. ۱۶ سال از حادثه کوی دانشگاه ۷۸ می گذرد، سال ۱۳۹۴ است، عده ای با همان رسم و نشان به سفارت عربستان در تهران حمله می کنند و سفارت را به آتش می کشند. ابعاد فاجعه به حدی است که صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی که به اتخاذ مواضع ناسنجیده و نابخردانه در امور داخلی و خارجی شهره است، این اقدام را محکوم میکند. رئیس جمهور و وزیر امور خارجه با بحرانی بزرگ رو به رو می شوند. رسم و نشان این قانون شکنان روشن است، گروه هایی که نامی آشنا در ادبیات سیاسی ایران دارند نامی همراه با سانسور و پیچیدگی مثل بقیه چیزها: خودسرها. خودسرها ناشناخته نیستند. همه می دانند آنها چه کسانی هستند. عنوان بهتر برای این گروه ها، «سر دار» است: گروه هایی مانند انصار حزب الله و بسیج که ارتباط مستقیمی با سپاه پاسداران مخصوص بخش امنیتی آن دارند. در سال های گذشته سپاه نقش بی بدیلی در تنش آفرینی در عرصه دیپلماسی کشور بازی کرده است، زبان تهدید های بدون پشتوانه این نهاد حاکمیتی نقش عمده ای در ایجاد تنش در رابطه میان ایران با کشور های همسایه و بقیه جهان و حتی در اعمال تحریم های شدید علیه کشور مان داشته است. چند روز پس از حمله به سفارت عربستان، رئیس سازمان بسیج، محمد رضا نقدی سخنرانی می کند و می گوید: دستهای پشت پرده برنامهریزی میکنند و به سفارت عربستان میریزند تا چهره بچههای ما را خراب کنند. منظور از بچه های ما، لابد نیروهای تندرو فعال در این سازمان است که تحت فرمان آقای نقدی هستند. او سپس حرف هایی می زند که مرغ پخته را به خنده می اندازد و سوژه جوک ها و طنز های مجازی می شود. نقدی می گوید: برخی رسانههای داخلی به دنبال بزک کردن چهره آمریکا هستند، از سوی دیگر برخی عناصر که خوی سلطنت طلبی دارند وارد دستگاه های نظام میشوند و قتلهای زنجیرهای راه میاندازند و در خیابانها به صورت خانمها اسید میپاشند تا چهره حزباللهیها را بد جلوه دهند و در عملیاتی دیگر با کمک دستهای پشت پرده برنامهریزی میکنند و به سفارت عربستان میریزند تا چهره بچههای ما را خراب کنند. نقدی به وضوح فرار به جلو می کند. او از محتوای گزارش نهادهای سه گانه (وزارت کشور، وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی) خبر دارد و می داند که آنها چه نهادی را متهم اصلی سازماندهی آن آشوب معرفی کرده اند. او از جمله کسانی است که به تخطی از مصوبه شورای عالی امنیت ملی متهم شده است، و حالا برای فرافکنی موضوع به چه قصه هایی متوسل می شود. حالا یکی از نمایندگان عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس حرف های جدیدی می زند؛ حرفهایی که نکات جدیدی در آن نهفته است: تلاش برای مرتبط کردن این واقعه با خارج از کشور، تناقض با سخنان نقدی و در عین اعتراف به اینکه خودسرها مسئول این اتفاقات بوده اند، اعتراف به اینکه «جرمی سازمان یافته اتفاق افتاده است». محمدرضا محسنیثانی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در گفتوگو با روزنامه شهروند با اشاره به جلسه اخیر این کمیسیون درباره بررسی حادثه حمله به سفارت عربستان، حملهکنندگان به سفارت ریاض در تهران را نیروهای خودسری عنوان کرده که سابقه اعمال افراطی داشتهاند، و می گوید: در این جلسه کمیسیون امنیت فرمانده نیروی انتظامی با ابراز تأسف از این اتفاق خواستار برخورد جدی با مسببان حادثه شد. همچنین وزیر اطلاعات در این جلسه تأکید کرد که وزارتخانه تحت امر وی بر تمام رویدادهایی که در ارتباط با سفارت عربستان اتفاق افتاده است، اشراف کامل دارد و در حال پیگیری این موضوع است. یکی دیگر از کسانی که در این جلسه صحبت کرد، معاون امنیتی انتظامی وزارت کشور بود که نگرانی خود را از اعمال خودسرانه ابراز کرد. محسنی ثانی می گوید: مسألهای که وجود دارد این است که متاسفانه گاه و بیگاه ما از این اقدامات خودسرانه در کشور داریم اما اینبار این کار در سطح وسیعتری و به صورت گستاخانهتری انجام گرفت. مجموع آنچه که در این جلسه نتیجه گرفته شد، این بود که متاسفانه فردی با توجه به سوابق سویی که داشته، توانسته است سازمان و ساختاری به بعضی از نیروهایی که نسبت به وی شناخت نداشتهاند، بدهد. این شخص در گذشته نیز حرکتهایی از این دست انجام داده و در شهرستانهای مختلف، تندرویهایی داشته و سوابقی از او در اینگونه مسائل وجود دارد. در این حادثه نیز آنها توانستهاند عدهای را جمع و ساماندهی کرده، به یک باره از ساعت ١٠:٣٠ دقیقه شب به بعد حملهای را به ساختمان سفارت داشته باشند و در مقابل خویشتنداری و اغماضی که نیروی انتظامی داشته اقدام به آتشزدن سفارت کنند. درحال حاضر برخورد شدیدی با این افراد صورت گرفته است و تعداد زیادی از آنها دستگیر شدهاند و فردی که در حقیقت آمر اصلی بوده و از خارج به نیروهایش فرمان میداده و آنها را کنترل میکرده به محض ورود به کشور دستگیر شده و در حال محاکمه است. این نماینده با تکرار اسم رمز نفوذ که به تازگی ابداع شده می گوید: بههرحال نفوذ ابعاد بسیار گستردهای دارد؛ اما احساس ما بر این است که این فرد با توجه به بنیه ضعیفی که از نظر ایمانی و اعتقادی داشته و تقریبا فردی بسیار سطحی هم بوده است این اقدامات را انجام داده است. ضمن اینکه او تاکنون ناهنجاریهایی را از خود بروز داده است که سوابق او بهعنوان یک نیروی افراطی موجود است. این اتفاق، اتفاقی خودجوشی نبوده بلکه کاملا سازماندهی شده بود. اما درباره وابستگی آنها به جریان تشیع انگلیسی باید بگویم که چنین چیزی صحیح نیست و وابستگی میان این عناصر خودسر و این جریان وجود نداشته است. با این حال دستگاه قضائی باید برخورد جدی با این پرونده داشته باشد؛ چراکه متاسفانه با چنین رفتارهایی در گذشته برخورد جدی نشده است و این اتفاقات تکرار شده است اما انتظاری که از دستگاه قضائی میرود بررسی زوایای مختلف این پرونده و شناسایی، معرفی و مجازات اخلالگران و اهمالکنندگان در این حادثه است تا حوادثی از این دست به امنیت کشور آسیب وارد نکند. تا اینجای کار با کمک کلید واژه نفوذ پای سلطنت طلب ها، عوامل خارجی و خودسر ها به پرونده حمله به سفارت عربستان گشوده شده است. باید منتظر ماند دید که اروجعلی ببرزاده ی این داستان کی به دادگاه می رود.
*منبع: کلمه
** مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.