رسام، واحد خبر
به گزارش خبرگزاریهای نزدیک به جنبش سبز، سیدمصطفی تاجزاده در نامهای به رهبر حكومت ايران، پیرامون ردصلاحیتهای گستردهی اصلاح طلبان و معتدلین نظام و موضع رهبری در اینباره، نوشته است: انتظار می رفت که جنابعالی در دیدار با دست اندرکاران انتخابات، شورای نگهبان را به تجدیدنظر در عملکرد اعتمادسوز و مشارکت ستیز هیأت های نظارتش فرامی خواندید تا بارقهای از نور و امید بر دل دردمند ایرانیان بتابد. افسوس که کلمه ای در این باب نگفتید و در عوض به دفاع از جوانانی پرداختید که با عملکرد زورمدارانه خود، روز به روز در افکار عمومی منزوی تر می شوند. این زندانی سیاسی سبز محبوس در زندان اوین تصریح میکند: هر اندازه تعداد رأی دهندگان بیشتر شود، آرای آقایان هاشمی، روحانی و سیدحسن خمینی در خبرگان و عارف و … در مجلس افزایش می یابد و در جانب مقابل کاهش نرخ مشارکت، احتمال انتخاب دلواپسان را بالا می برد. معاون وزیر کشور دولت اصلاحات که معتقد است، نتیجه یکدست شدن حکومت، پاشیده شدن شیرازه مدیریت کشور بود، مینویسد: چرا معترض چنین رفتار مشارکت سوزی نمی شوید؟ وانگهی چرا باید بین سخنان امیدآفرین شما و عملکرد یأس آور شورای نگهبان چنین شکاف بزرگی دیده شود؟ عضور ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت با اشاره به اینکه اکثر قریب به اتفاق چهرههای شناخته شده و رأی آور اصلاحطلب برای این که حساسیت شما برانگیخته نشود، ثبت نام نکردند تا فضا برای رسیدگی عادلانه به صلاحیت دیگر داوطلبان حامی دولت باز شود که نشد بلکه بیشتر از همیشه شد! یادآور شده است که در این روند نیز نه رد صلاحیت شدگان و نه طرفدارانشان به تحصن و تجمع دست نزدند، لحن و ادبیاتشان را تغییر ندادند و از عدم شرکت و تحریم سخن نگفتد. به عکس، بر مشارکت در این انتخابات تحت هر شرایطی تأکید ورزیدند و عرض حال به شورای نگهبان بردند. متن نامه سیدمصطفی تاجزاده را كه وبسايت كلمه منتشر كرىه است، با هم میخوانیم: به نام خدا مقام محترم رهبری با سلام و احترام مستحضرید که خبر بهت آور ردصلاحیت ۶۰ درصد داوطلبان انتخابات مجلس کام مردم را تلخ کرد، به حیثیت و اعتبار جمهوری اسلامی ایران لطمه زد و ایرانیان را در برابر آزادیخواهان جهان سرافکنده نمود. انتظار می رفت که جنابعالی در دیدار با دست اندرکاران انتخابات، شورای نگهبان را به تجدیدنظر در عملکرد اعتمادسوز و مشارکت ستیز هیأت های نظارتش فرامی خواندید تا بارقهای از نور و امید بر دل دردمند ایرانیان بتابد. افسوس که کلمه ای در این باب نگفتید و در عوض به دفاع از جوانانی پرداختید که با عملکرد زورمدارانه خود، روز به روز در افکار عمومی منزوی تر می شوند و هیچ چیز جز ترک رفتار و گفتار غیرفرهنگی و غیرقانونی شان قادر به جلب نظر مثبت ملت به ایشان نخواهد بود. جنابعالی در این سخنرانی تعریفی جدید و عجیب از رقابت ارائه دادید: «مهم ترین شرط یک رقابت سالم شرکت همه واجدان شرایط رأی در آن است!» شرط دوم آن را نیز «حضور همراه با بصیرت و با فکر مردم در انتخاب افراد صالح» برشمردید. حال آن که اولین شرط رقابت، حضور حداقل دو رقیب در میدان است. انتخابات رقابتی نیز از این قاعده مستثنی نیست و هم چنان که از نام هردو برمی آید مستلزم در دسترس بودن گزینه های مختلف است. رقابت بی رقیب را خدا هم نافرید. شرط دوم داوران بی طرف با داوری بیطرفانه است. چنانچه داور هوادار یک طرف باشد یا جانبدارانه قضاوت کند، سلامت رقابت به خطر میافتد یا مخدوش میشود. سومین شرط بهرهمندی برابر رقبا از امکانات و فرصتها و نیز تحمل محدودیتها به نحو یکسان است. اگر به یک تیم اجازه دوپینگ بدهند وهم زمان مانع ورود نام آورترین بازیکنان تیم مقابل به میدان شوند یا رسانه های عمومی در خدمت یک طرف و علیه رقیب او فعالیت کنند یا استادیومهای دولتی به رایگان در اختیار تیمی قرار بگیرد و تیم مقابل اجازه تمرین حتی در مکان های اختصاصی خود را نیابد، رقابت سالم نخواهد بود. شرط چهارم نیز تلاش حرفه ای، قانونی و اخلاقی رقباست. هرگاه شرایط چهارگانه فوق تحقق یابد، مردم مشتاقانه در چنین انتخابات رقابتی شرکت می کنند و به انتخاب بهترینها، البته از نظر خود، می پردازند. آن چه شما فرمودید نتیجه طبیعی رقابت سالم است نه شرط آن. پس اگر سیاست نظام، شرکت همه واجدان شرایط در انتخابات پیش روست، راهی جز تحقق شرایط چهارگانه وجود ندارد.شهرآوردها به آن دلیل پرتماشاچی ترین بازی ها هستند که دو تیمی که از همه تیم های شهر قدرترند، به مصاف هم می روند. استقلال و پیروزی در تهران، ذوب آهن و سپاهان در اصفهان و تراکتورسازی وشهرداری در تبریز. انتظار مشارکت ۵۴ میلیونی با قلع و قمع نامزدهای منتقد، ناسازگار است. رهبر محترم جنابعالی به درستی «تمکین همه دستگاههای دست اندرکار انتخابات به قانون و رعایت مرّ قانون» را از الزامات سلامت انتخابات خواندید. اما کلامی در نقد قانونشکنی آشکار هیأتهای نظارت شورای نگهبان در رد صلاحیت بیش از ۶ هزار داوطلب نگفتید. چرا؟ مگر طبق قانون مصوب مجلس تشخیص مصلحت نظام که با حضور آقای جنتی و دیگر اعضای شورای نگهبان به تصویب رسید، تمام مراجع رسیدگی کننده به صلاحیت داوطلبان موظف نشدند که: «صرفا براساس مواد قانونی و براساس دلایل و مدارک معتبر که توسط مراکز مسئول قانونی به مراجع اجرایی و نظارتی ارسال شده است، به بررسی صلاحیت داوطلبان بپردازند و چنانچه صلاحیت داوطلبی را رد کردند، باید علت رد صلاحیت را با ذکر مواد قانونی مورد استفاده و دلایل مربوطه به داوطلب ابلاغ کنند.» (۲۲ آبان ماه ۱۳۷۸) طبق این قانون، که محصول توافق مجلس پنجم با دولت اصلاحات بود و با تأیید اکثر قریب به اتفاق اعضای مجمع به استثنای آقای جنتی و یکی دو عضو دیگر شورای نگهبان به تصویب رسید، مراجع اجرایی و نظارتی موظفند: ۱- صرفا یعنی فقط ۲- براساس دلایل و مدارک معتبر و نه هر دلیل و مدرکی ۳- مراکز مسئول قانونی یعنی قوه قضائیه، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و ثبت احوال و نه دستگاه های قانونی اما غیرمسئول در انتخابات مانند سپاه و بسیج و … به صلاحیت داوطلبان رسیدگی کنند. چنانچه ۴- صلاحیت داوطلبی را رد کردند، نه این که صلاحیت او را احراز ننمودند، ۵- علت رد صلاحیت نه دلایل عدم احراز صلاحیت او را ۶- با ذکر مواد قانونی مورد استناد و دلایل مربوطه و نه دلایل سستی از این قبیل که اکثریت اعضا صلاحیت شما را احراز نکردند، به داوطلب ابلاغ کنند. ملاحظه می فرمایید که قانونگزار به هیچ وجه متذکر «عدم احراز صلاحیت» نشده است که هیأت های نظارت شورای نگهبان بتوانند بیش از ۳۵۰۰ داوطلب را با این عنوان غیرقانونی از شرکت در رقابت های انتخاباتی محروم کنند. علاوه برآن اکثریت سه هزار داوطلب رد صلاحیت شده نیز براساس دلائل و مدارک غیرمعتبر دست گاه های غیرمسئول از گردونه رقابت ها خارج شده اند که اقدامی خلاف قانون است. جناب آقای خامنه ای توصیه جنابعالی مبنی بر این که «اذهان را مشوش نکنید. بگذارید مردم با شوق و ذوق و نشاط بروند سمت انتخابات. مردم را به انتخابات بدبین نکنید. عده ای کمین کرده اند که با حضور نیافتن مردم در انتخابات یا تحریم و سست کردن انتخابات از نظام جمهوری اسلامی ایران مچ گیری کنند.» متین و به جاست. حتما متسحضرید که هیچ جریانی به اندازه حامیان دولت و اصلاح طلبان مشتاق مشارکت پرشور شهروندان در انتخابات ۷ اسفندماه نیستند. چراکه هر اندازه تعداد رأی دهندگان بیشتر شود، آرای آقایان هاشمی، روحانی و سید حسن خمینی در خبرگان و عارف و … در مجلس افزایش می یابد و تعداد بیشتری از کاندیداهای اصلاح طلب و معتدل روانه مجلسین می شوند و در جانب مقابل کاهش نرخ مشارکت، احتمال انتخاب دلواپسان را بالا می برد که برجام را فتنه هسته ای و بدتر از ترکمانچای می خوانند و مترصدند که در اولین فرصت آن توافق را به هم بزنند و بعضا حاضرند برای به شکست کشاندن دیپلماسی دولت، منافع و مصالح ملی و آبروی کشور را یکجا با سفارت عربستان به آتش کشند. تندروانی که برای اثبات صحت ادعای خود که «هیچ عاقلی در ایران سرمایه گذاری نمی کند» به مانع تراشی در روابط ایران با کشورهای اروپایی مشغولند و درصددند دکتر روحانی را به نخستین رئیس جمهور یک دوره ای تبدیل کنند و بسترساز دور تازه ای از حاکمیت بی کفایتی و ندانم کاری، دشمن تراشی و انزوا طلبی، حرام خواری و فسادپروری شوند. پس نه موافقان دولت و برجام، که مخالفان افراطی آن دو خواهان سرد شدن انتخاباتند. رهبر محترم آیا می توانید رفتار و گفتار نسنجیده ای را نام ببرید که به اندازه رد صلاحیت ۶۰ درصدی داوطلبان، اذهان را مشوش کرده از شور و نشاط مردم کاسته، به ناامیدی آنان از انتخابات دامن زده و به بدخواهان برای مچ گیری از جمهوری اسلامی ایران بهانه داده باشد؟ پس چرا معترض چنین رفتار مشارکت سوزی نمی شوید؟ وانگهی چرا باید بین سخنان امیدآفرین شما و عملکرد یأس آور شورای نگهبان چنین شکاف بزرگی دیده شود؟ برای مثال شما از نرمش قهرمانانه در هر دو عرصه سیاست داخلی و خارجی سخن می گویید و اجازه انجام بازی برد – برد و مذاکرات دو جانبه با امریکا و بازگشایی سفارت بریتانیا را می دهید اما با تصمیم منصوبانتان سهم منتقدان رد صلاحیتی است گسترده تر از زمانی که حرفی از نرمش قهرمانانه نبود! با طرح حق الناس مردم را خشنود کردید اما آقای جنتی در حذف داوطلبان رکوردی بی سابقه زد به گونه ای که اصولگراها از وفور نامزد رنج می برند و نمی دانند با چه سازوکاری از ۸۸ کاندیدا به فهرستی ۳۰ نفره برسند اما اصلاح طلبان عزا گرفته اند که چگونه فهرست خود را پر کنند در حالی که تنها ۵ نامزدشان تایید شده اند، آن هم در تهران که کاندیداهایشان حتی در انتخابات ۸۸ از احمدی نژاد بیشتر رأی آورد. آخر این چه رقابت سالمی است که یک طرف با نامزد زیاد و رأی کم مواجه است و رقیبش با رأی زیاد نامزد کم دارد؟ مقام رهبری مهندسی کردن انتخابات برای تخصیص اکثریت کرسی های مجلس به جناحی خاص قبل از برگزاری انتخابات، طبق روشی که سردار مشفق شرح داد، نیاز به رد صلاحیت ۶۰ درصدی ندارد و با درصدی به مراتب کمتر نیز تحقق پذیر است. این واقعیت به همراه توسل دلواپسان به مشارکت کم مردم در انتخابات، انسان را به این نتیجه می رساند که عده ای آگاهانه در صدد شوک وارد کردن به هم وطنان به منظور کاستن از میزان مشارکت آنانند. مقصودم کسانی است که تهدید و تحریم خارجی را قابل تحمل تر از موفقیت حامیان دولت می دانند. جنابعالی نباید به این گروه اجازه اجرای برنامه مشارکت سوزشان را بدهید. از سوی دیگر حتما توجه دارید که اکثر قریب به اتفاق چهره های شناخته شده و رأی آور اصلاح طلب برای این که حساسیت شما برانگیخته نشود، ثبت نام نکردند تا فضا برای رسیدگی عادلانه به صلاحیت دیگر داوطلبان حامی دولت باز شود که نشد بلکه بیشتر از همیشه شد! در این روند نیز نه رد صلاحیت شدگان و نه طرفدارانشان به تحصن و تجمع دست نزدند، لحن و ادبیاتشان را تغییر ندادند و از عدم شرکت و تحریم سخن نگفتد. به عکس، بر مشارکت در این انتخابات تحت هر شرایطی تأکید ورزیدند و عرض حال به شورای نگهبان بردند. حال نوبت شماست که به این نیک گمانی و بزرگواری و ترجیح مصالح ملی بر منافع جناحی پاسخ درخور دهید. نوبت شماست چرا که همه ایرانیان موافق و مخالف می دانند که بعد از این آن چه رخ دهد با نظر جنابعالی خواهد بود. اگر تغییر معناداری در جهت مثبت ببینند به گونه ای که انتخابات واقعا رقابتی شود، سپاسگزار و دعاگوی شما خواهند بود. چنانچه همین وضعیت با اندک تغییری ادامه یابد و بعد از ردصلاحیت فله ای تعدادی به شکل قطره چکانی تأیید شوند، آن را نیز سیاست رهبر و البته به ضرر میهن و مردم و آیین خویش ارزیابی می کنند و برای تحقق خواست خود به جستجوی راهی ویژه خواهند پرداخت و به یاری خداوند از دل انتخاباتی مهندسی شده حماسه ای دیگر خواهند آفرید. جناب آقای خامنهای در سال ۸۸ شکست احمدی نژاد را شکست خود خواندید، البته در جلسات خصوصی، و همین موضع به بسیج قوای لشکری و کشوری به سود او انجامید و سرانجام آن شد که نباید می شد. در سال ۹۰ نیز با راهبرد «مجلس اصولگرا با سلایق مختلف» راه بر تک صدا شدن گشودید و صد البته نتیجه یک دست شدن حکومت را دیدید و دیدیم که همانا از هم پاشیده شدن شیرازه مدیریت کشور بود و سقوط ارزش ریال و کاهش قدرت خرید مردم به یک سوم تنها ظرف دو سال، چنگ انداختن اصولگراها به صورت یکدیگر و خلق یک شنبههای سیاه و انتقام و سرانجام سیستماتیک و فراگیر شدن فساد و حرامخواری در تمام ارکان حکومت، همراه با تحریمهای بیسابقهای که آن را جنگ تمام عیار خواندید در حالی که یک انتخابات رقابتی در آن سال میتوانست مانع اجرا شدن تحریمهای نفتی و بانکی بشود. اکنون هنگام جبران خطاهاست. درست است که امروز نه تحریم هستیم و نه شبح جنگ در آسمان ایران در پرواز است، اما هم چنان به مشارکت آحاد ایرانیان و برپایی انتخاباتی باشکوه نیازمندیم. داعش چهره ای زشت و خشونت پرور از اسلام و مسلمانان ترسیم کرده و منطقه در آستانه ورود به جنگ شیعه – سنی است. در داخل نیز مشکلات و مصائب ژرف تر و وسیع تر از آن است که حل آن ها از عهده یک جناح به تنهایی برآید. انتخاباتی رقابتی و گسترده پاسخ مناسبی به هر سه مسأله فوق است. از این ها گذشته، شورای نگهبان حداکثر می تواند مانع شکل گیری مجلسی در تراز این ملت شود، اما هرگز قادر نیست مجلسی مطلوب خود را تشکیل دهد. این ملت ثابت کرده است که می تواند از دل مهندسی شده ترین انتخابات حماسه بیافریند. اما چه زیباست که رهبری خود مسیر را برای رقابت سالم هموار سازد تا شور و نشاط به میهن بازگردد و با شکوه ترین انتخابات در کشورمان شکل گیرد و این گونه جلوی یأس و ناامیدی ملت ایران را بگیرد. سیدمصطفی تاجزاده بهمن ماه ۹۴ بند انفرادی اوین