رسام، واحد خبر
رد صلاحیت، یا به تعبیر دقیق تر، عدم احراز صلاحیت سید حسن خمینی توسط شورای نگهبان یکی از مسائلی است که طی چند ساعت گذشته به نقل محافل خبری بدل شده است. صرف نظر از اینکه با حسن خمینی ومواضع او همسو وهمدل باشیم یا نباشیم، رد صلاحیت حسن خمینی را حتی با مبانی پذیرفته شده وعرفِ البته نامشروع رایج در جمهوری اسلامی هم نمی توان توجیه کرد. رد صلاحیت حسن خمینی والبته پیش از او بسیاری از اصلاح طلبان بن بست فزاینده وانسداد روزافزون سیاسی وحتی مذهبی را در چهارچوب داخلی نظام بیش از هر زمان دیگر آشکار ساخت. در این راستا باز نشر وخواندن این یادداشت را به قلم یکی از هواداران نظام درج شده است خالی از لطف ندیدیم. پیشاپیش از ادبیات انقلابی یادداشت وتوصیف بنیانگذار جمهوری اسلامی با الفاظی همچون "امام" از خوانندگان عزیز رسام پوزش می طلبیم:
“داشتم به این فکر می کردم که شاه چقدر ساده بوده است که بر اساس چهارخط نامه آیت الله شریعتمداری که منتظری و احتمالا همین شیخ محمد یزدی برای اثبات مرجعیت مرحوم آیت الله خمینی ازش گرفته بودند از اعدام ایشان صرف نظر کرد. اما امروز همان شیخ محمد یزدی قول مراجع را برای اثبات مجتهد متجزی بودن نوه مرحوم آیت الله خمینی را قبول ندارد .” این نوشته یکی از کاربران شبکه های اجتماعی است که چند روز پیش منتشر شد. نکته ای که در دل این نوشته است با خبر ردصلاحیت سیدحسن خمینی در مجلس خبرگان که امروز منتشر شد سنخیت عجیبی دارد. سال ۱۳۴۲ بعد از ماجرای حوزه علمیه قم و دستگیری امام خمینی (ره) اسدالله علم برای مرعوب مخالفین طی مصاحبهای از احتمال اعدام امام خمینی در چند روز آینده خبر داد. در تاریخ آمده است که همین خبر باعث شد رهبران روحانی مانند آیت الله شریعتمداری و آیت الله مرعشینجفی که از این مصاحبه اسدالله علم سخت تکان خورده بودند تلاش گستردهای را آغاز کنند تا بتوانند جلوی این اعدام را بگیرند. اما اسباب استخلاصی امام خمینی از این وضعیت چه بود؟ بنا بر قانونی که پس از شهادت شیخ فضلالله نوری وضع شده بود، حکم اعدام برای مجتهدین صادر نمی شد. آنچه آیت الله شریعتمداری و مرعشی نجفی انجام دادند این بود که حکم اجتهاد امام خمینی را با گرفتن امضا از علمای قم و نجف به اثبات برسانند. آنان تلاش گستردهای کردند و امضاهای علما باعث شد که شاه حکم اعدام را به تبعید تغییر دهد. اجتهاد امام خمینی نه با آزمون اجتهاد بلکه با تایید و امضای چند مجتهد دیگر به اثبات رسید. درست در سالگرد انقلابی که امام خمینی پایهگذارش بود تا حکومتی اسلامی و دینی بر کشور حکمفرما باشد، نوه بنیانگزار آن به علت احراز نشدن صلاحیت علمیاش رد میشود. این در حالی است که چندین مرجع تقلید و استاد سرشناس حوزه از جمله آیت الله وحید خراسانی، آیت الله شبیری زنجانی، آیت الله موسوی اردبیلی، آیت الله محفوظی، آیت الله راستی کاشانی و … در هفته های اخیر صلاحیت علمی سید حسن را تایید کرده و حضور او در خبرگان را باعث تقویت این نهاد دانسته بودند. به نظر میرسد شاه بیش از کسانی همچون احمد جنتی و محمد یزدی که اتفاقا ملبس به لباس روحانیت هستند برای امضا و تاییدیههای علمای قم ارزش قایل بوده است. وگرنه اگر فقهای امروز شورای نگهبان تصمیمگیر بودند، امام سال ۴۲ اعدام میشد! چندان دور از ذهن نیست که اگر اینان در همان زمان مورد پرسش شاه و حکومت درباره اجتهاد امام خمینی قرار میگرفتند پای تاییدیه را امضا نمیکردند، البته این شائبه ای است که درباره برخی کسانی که امروز در حکومت ایران هستند وجود دارد. کسانی که حاضر نشدند این نامه را امضا کنند. اما شاه کشور به نظر علما وقع نهاد. آیا همان زمان حکومتی که به زعم بسیاری بویی از اسلام نبرده بود، نمی توانست بحث اثبات اجتهاد امام خمینی را مطرح کند؟ ولی به نظر میرسد مرجعیت شیعه در آن زمان کفر ارزش بالاتری داشت تا در حکومتی که عنوان “اسلامی” را با خود یدک میکشد. بیتوجهی شورای نگهبان به نظر مراجع تقلید و اساتید سرشناس حوزه علمیه قم همچون آیت الله وحید خراسانی، آیت الله شبیری زنجانی، آیت الله موسوی اردبیلی، آیت الله محفوظی، آیت الله راستی کاشانی حکومت را در آیندهای بسیار نزدیک با چالش جدیای دچار خواهد کرد. این تنها عدم احراز صلاحیت علمی نیست، بیتوجهی روحانیون حکومتی به پایگاه مراجع تقلید و روحانیون طراز اول حوزه علمیه است. شورای نگهبان در واقع یکی از اصلیترین وظایف مراجع را که همان تایید اجتهاد و صلاحیت علمی بقیه روحانیون است را به چالش کشیده است. چالشی که شکاف بین حوزه را با روحانیون حکومتی بیشتر از پیش خواهد کرد و این زنگ خطری است که اگر حکومت گوشی برای شنیدن داشت باید بسیار پیش از این میشنید. حال این صدای زنگ در جامعه هم شنیده شده است.
* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.