رسام، واحد خبر
نقش آقای خامنهای در ابتدای جنگ؛ فرماندهان را گرم میکردم آقای خامنهای بعنوان معاون وزیر دفاع ایران، سرپرست سپاه پاسدارن و نماینده آیت الله خمینی در شورای عالی دفاع در ابتدای جنگ با عراق، کاری که وظیفۀ خود می دانسته را “گرم کردن فرماندهان و ایجاد انجمن اسلامی در ارتش” عنوان میکند. عدم کفایت رهبر فعلی ایران در انجام مسئولیت های خطیر نظامی کشور طنز تلخی است که نتیجه آن کشته شدن ده ها هزار ایرانی در ماه های ابتدایی تهاجم عراق به ایران است. برگی از تاریخ که هنگام بازخوانی دوران انقلاب و جنگ نادیده گرفته میشود، نقش رهبر فعلی ایران در ضعف ارتش و نیروهای نظامی ایران در ابتدای جنگ است، ضعفی که به شکست های گسترده و تلفات بالای ایران در ابتدای جنگ منجر شد. اولین بار مرحوم سحابی به این موضوع در جلسه رای عدم کفایت به بنی صدر در مجلس وقت که به ریاست هاشمی رفسنجانی برگزار شد اشاره میکند: (۱) آقای خامنه ای به من گفتند که تو که ایشان را میشناختی، تو چرا حالا داری حمایت میکنی؟ خدمت ایشان گفتم که اگر شما هم رئیس جمهور شده بودید، حالا من از شما هم حمایت میکردم، چرا؟ برای ما اصل، بقاء و حفظ کیان جمهوری اسلامی است. واین جمهوری اسلامی راهم به طرق مختلف میشود تعریف کرد. خیلی ها به ماهیت آن اعتراض دارند. خیلی ها به آنچه که دردرون این جمهوری و در درون این کشور میگذرد، اعتراض دارند ، و اعتراضات هم بجا است، نقائص زیاد است، اشکالات حتی . اعمال خلاف شرع، خلاف قانون بسیار انجام می گیرد. ولی کیان جمهوری اسلامی با این اعمال فقط خلاصه وتعریف نمیشود جمهوری اسلامی ، معنایش برآن آرمانها و هدفهایی که به هنگام انقلاب در طی چند سالی که مردم مبارزه کردند، شکنجه شدند، زندان رفتند، شهید شدند و بالاخره درخیابانها به مبارزه پرداختند و شعار میدادند واز ته دل آرزوها داشتند کیان جمهوری اسلامی را آن آرزوها و آن آرمانها تعیین میکند. مرحوم سحابی در ادامه به نقش خامنهای در ضعف و سازماندهی نیروهای نظامی اشاره میکند و وی را مقصر ضعف نظامی در برابر حمله عراق میداند: جناب آقای خامنه ای برادر عزیز، جنابعالی از تیر یا مرداد سال ۱۳۵۸ دروزارت دفاع تشریف داشتید معاون وزارت دفاع بودید، نماینده امام بودید، مورد اعتماد ایشان بودید، همه جور حمایت از شما وجود داشت ، قدرت شما در وزارت دفاع به تصدیق همه کسانی که در آن ایام در شورای انقلاب ، یا در مصادر امور بودند، از وزیر دفاع بسیار بالاتر بود. خودشما چه کردهاید؟ اگر عدم آمادگی ارتش در روز حمله عراق به ایران، به خاک وطن ما، تقصیر بنی صدر است، خوب، بنی صدر عملا از فروردین سال ۱۳۵۹ یا اواخر اسفند ماه ۱۳۵۹ وارد مسؤولیت فرماندهی کل قوا شد، ولی جنابعالی از هشت ماه، نه ماه قبل از آن تشریف داشتید و بعداز آن هم همیشه تشریف داشتید. بعد از آن هم شما عضو شورای عالی دفاع بودید. و شما حضور در مناطق جنگی داشتید، اگر تقصیری هست، اگر اشکالی ونقصی درامور جنگی ، یا در ارتش ، یا در قوای دفاعی کشور وجوددارد، شما هم دراین سهیم هستید. آیا شما کاری خواستید بکنید، برنامه ای برای پیشرفت، برنامه ای برای اصلاح تجدید سازمان ارتش ،آمادگی ارتش داشتید وارائه کردید و بنی صدر مخالفت کرد و جلویش را گرفت؟ این سخنان به آقای خامنهای گران می آید تا جایی که به هاشمی رفسنجانی رئیس وقت مجلس اعتراض میکند و برای پاسخگویی زمان میگیرد، آقای خامنه ای معتقد است که هیچ نقش و قدرتی بر ارتش نداشته است: البته من از آقای مهندس سحابی تعجبی نمیکنم که تشریف بیاورند اینجا و در پوشش مخالفت با این طرح یک سری مسائلی را مطرح کنندکه بین ما وایشان همواره آن مسائل وجود داشته است. یعنی با شیوه ای که ما از آقای مهندس سحابی سراغ داریم خود این روش ایشان نشان دهنده میزان صحت این ادعائی است که ایشان کرده اند. مساله بودن بنده در وزارت دفاع را که ایشان مطرح کردند برای من واقعا مایه تعجب شد برای خاطر اینکه آقای مهندس سحابی بایستی توجه میکردند که وزارت دفاع طبق هیچ قانونی، نه قانون جمهوری اسلامی ، و نه رویه ای که قبل از تنظیم قانون وجود داشت و نه در قوانین قبلی حاکم بر سرنوشت ارتش نبوده است و الان هم نیست یعنی وزیر دفاع به قول خود نظامیها در چانل(کانال) فرماندهی در ارتش مطلقا قرار ندارد نه وزیر دفاع و نه هیچیک از عناصر وزارت دفاع، وزارت دفاع صرفا یک واحد پشتیبانی کننده از ارتش است یعنی تولیدات ارتش را وزارت دفاع عهدهدار است مسائل سیاسی و قراردادهای گوناگونی را که ارتش احتیاج دارد یا خارج از کشور بگذارد یا با واحدهای تولیدی داخل کشور، تمام آنها را وزارت دفاع انجام میدهد رابط ارتش و قوه مقننه و دولت هم وزارت دفاع است. در فرماندهی و تشکیل یگانهای نظامی وادره آنها و تعیین فرماندهان آن مطلقا وزارت دفاع هیچ مسؤولیتی نه آن وقت داشته است نه طبق قوانین ما دارد و نه در گذشته قبل از انقلاب داشته است. اما در ادامه دفاعیه خامنهای به ناگاه نقش وزارت دفاع را پررنگ تلقی میکند و مدعی میشود پس از استعفایش از وزارت دفاع عناصر این وزارت خانه جلساتی برای کودتا ترتیب میدهند من با دوستانم مشورتی کردم واستعفائی نوشتم وآقای بنی صدر هم از اینکه من استعفا کردم خیلی استقبال کرد و من حدود اول اسفند ۱۳۵۸ (یعنی اول یا دوم اسفند ماه) بود که از وزارت دفاع و از همان سمتی که بود خارج شدم به مجردی که بنده بیرون آمدم پانزده روز حدودا بعد از خروج من طبق تحقیقاتی که بعدا از کودتاچیان بعمل آمد اولین جلسه توطئه برای کودتا تا حدودا پانزدهم اسفند تشکیل شد. یعنی حدودا در ظرف ۴ ماه که حضور نماینده امام در ارتش در حقیقت وجودنداشت اینهمه حوادث پیش آمد از اینجا میتوان فهمید که حضور نماینده امام بقول شما ونماینده شورای انقلاب آنچنان که بود حتی در وزارت دفاع چه اثری در ارتش میتوانست بگذارد بنده مفتخرم که در مدت بودن در وزارت دفاع با آنکه مستقیما در ارتش هیچگونه دخالتی نکردم اما کمترین کاری که انجام گرفت این بود که این حضور خودمیتوانست، حضور انقلاب درارتش تلقی بشود. اما در نهایت خامنهای پرده از برنامه هایش در زمان معاونت وزارت دفاع برمیدارد و میگوید که بعنوان یک روحانی سخنرانی میکرده و فرماندهان را گرم میکرده است! خامنهای برنامه اش برای مبارزه با تهاجم همه جانبه به ایران “گرم کردن” فرماندهان با حرفهایش و ایجاد انجمن اسلامی در ارتش بوده است: حالا اقداماتی که ما در آنجا کردیم اقداماتی بود که متناسب با من بود یعنی من بعنوان یک روحانی عضو شورای انقلاب در آنجا و نه بعنوان یک فرمانده میتوانستم سازمان سیاسی ایدئولوژیک را تشکیل بدهم واینکار را کردم. میتوانستم انجمنهای اسلامی را در ارتش بوجود بیاورم و اینکار را کردم وبوجود آوردم. میتوانستم در یگانها بعنوان یک فرد روحانی حضور پیدا کنم و سخنرانی کنم و فرماندهان را گرم کنم میتوانستم برای فرماندهان سطح بالا جلسات توجیهی داشته باشم و هر هفته یعنی در اواخر هر دو هفته یکبار اینکارها را داشتم واینکارها را کرده ام.