فرزانه روستایی هیچ تصویری مانند عکس اخیر محمود عباس رهبر جنبش فلسطینی فتح با رهبر مجاهدین خلق تاکنون نتوانسته بود چنین عریان بخشی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی را به ریشخند بگیرد. ۳۸ سال است که سرمایه و سیاست خارجی و اعصاب و جان ایرانیها خرج فلسطینیها و ضدیت با اسراییل میشود. اما رهبران جنبش فلسطینی حماس و فتح امروز نه در خفا، که علنی علیه ایران موضع میگیرند و دیگر حتی خود را سانسور هم نمیکنند. اما بدتر از ریشخند، آن چفیه فلسطینی است که رهبر ایران به یاد همین فلسطینیها بر شانههای خود دارد، درحالیکه آنها امروز متحد سعودیها یا رقیب ایران هستند. رهبر ایران در حالی هنوز با چفیه خود در عصر رؤیاهای جوانان انقلابی سی چهل سال پیش سیر میکند که انتشار عکس مریم رجوی و رهبر جنبش فتح حاکی ازکامل شدن حلقه محاصره ایران از سوی همه اعراب خاورمیانه است. تاکنون هیچگاه چنین اتحادیهای از همه مخالفان مصالح ایران در اطراف کشور شکل نگرفته بود. محمود عباس بهعنوان رهبری متعادل در میان جناحهای مختلف فلسطینی شهرت دارد که معمولاً بیگدار به آب نمیزند و ریسک نمیکند. اما دو عامل مهم او را واداشته است تا در علم کردن پرچم مخالفت با سیاست رسمی جمهوری اسلامی با دست رو بازی کند. بیتردید عامل اول، فشار و جاذبه دلارهای سعودیهاست. اما عامل دوم را شاید بتوان به این حساب گذاشت که در گام بعدی سعودیها قرار است اتفاقهایی بیفتد که محمود عباس نمیخواهد از آن عقب بیفتد. احتمالاً رهبران فتح به بیهوشی رهبران حزبالله لبنان نیستند که نفهمند جامعه ایران با چه ترکهای بزرگ اقتصادی و سیاسی داخلی بزرگی مواجه است. آنها میفهمند انتظام امور در ایران حتی اگر هنوز از هم نگسیخته باشد با بحرانهای دشواری مواجه است. فلسطینیها نگراناند از قافله عقب نیفتند و از آینده تحولاتی که سعودیها وعده میدهند و برایش میلیاردها دلار خرج میکنند بی سهم نمانند. شاید جناح محمود عباس و فتح را خیلی نباید در معادلات منطقهای ایران بهحساب آورد، اما خالد مشعل رهبر جناح فلسطینی حماس تا همین دو سال پیش متحد بلافصل تهران بود تا به دلارهای ایران دسترسی داشته باشد. موضعگیری حماس علیه اسد روابط او را با تهران تیره کرد، اما سفر دو سال پیش او به عربستان و دیدار او با پادشاه سعودی نشان داد که حماس قصد دارد بهصورت معناداری از ایران فاصله بگیرد. به ترتیبی که سعودیها در حال آسفالت کردن همه جادههایی هستند که علیه ایران تدارک دیدهاند، بعید نیست بهزودی شاهد عکس یادگاری خالد مشعل و رهبر مجاهدین خلق باشیم. بهاحتمالزیاد پس از او رجب طیب اردوغان در نوبت ایستاده است تا پازل ضد ایرانی سعودیها را تکمیل کند. اما ماجرا به همینجا ختم نخواهد شد. کارکرد دوم چفیه ای که رهبر ایران بر شانه خود انداخته است برعکس دیدن و وارونه تحلیل کردن تحولات سیاسی منطقهای با کمک علیاکبر ولایتی وزیر خارجه اسبق ایران است. یک کارکرد مهم دیگر چفیه این است که جابجا شدن نیروهای سیاسی را در منطقه نمیبیند و پس از چهل سال هنوز اسراییل منفورترین کشور عالم است. این چفیه فلسطینی دیر یا زود از گردن رهبر ایران باز و به کناری گذاشته خواهد شد همانطور که خط قرمزهای هسته ای کنار گذاشته شدند. زیرا عمق بحران چندجانبه سیاسی اقتصادی کشور نیاز به یک تغییر اساسی در سیاستهای کلان کشور را ضروری میسازد. همسایگان عرب ما سی سال پیش در جریان یک جنگ هشتساله کشور ایران را شخم زدند و تقریباً همه استانهای جنوبی و غربی کشور را ویران کردند و از میان ویرانههای جنگ، دو شهر آبادان و خرمشهر هیچگاه دوباره به رونق روزهای قبل از جنگ بازنگشتند. برخلاف سالهای جنگ، امروزه نه از وفاق ملی و جوانان انقلابی سینه سپر کرده و معجزه کلام رهبر خبری هست و نه از منابعی که با آن بتوان یک درگیری کوتاهمدت نظامی را تحمل کرد. با علنی شدن روابط غیر رسمی عربستان سعودی با اسراییل و برگزاری دیدارهای ادواری امنیتی بین دو طرف که مهار ایران از محورهای مهم آن است جمهوری اسلامی در حال تجربه کردن خطرناکترین باخت منطقهای به اعراب است. بزرگترین فاجعه سیاست خارجی ایران متحد شدن دو کشور اصلی منطقه یعنی عربستان سعودی و اسراییل علیه ایران است. اتحادی که بهاحتمالزیاد میتواند دور جدیدی از مهار ایران را سازماندهی کند. دشوار است ایران بدون حمایت یا کنار آمدن با آمریکا توانایی مقابله با فشاری را داشته باشد که سعودیها و همه اعراب و اسراییل در حال چیدن آن هستند. این دشواری به ضعیف شدن اکثر زیربناهای اقتصادی و ملی کشور بازمیگردد و نیز به اینکه مردم ایران دیگر توانی برای درگیر شدن در هیچ تنش جدی را ندارند. برداشتن آن چفیه که رهبر ایران به یاد فلسطینیهای مظلوم سابق بر شانههای خود انداخته است و اندیشیدن به پایان دشمنی بیحساب با اسراییل، اولین گام برای مقابله با تهدیدی است که همه همسایگان عرب ایران در حال تمهید آن هستند و بعید نیست فلسطینیها هم به آن ملحق شوند. حتی خود فلسطینیها برای مذاکره و کنار آمدن و قرارداد با اسراییل سالهاست باهم مسابقه گذاشتهاند، پس چرا ایران بیش از خود فلسطینیها طرفدار فلسطینیها باشد. روانشناسی مردم خاورمیانه هم پس از بهار عربی امروز چنان تغییر یافته است که هر سخنرانی و اقدام ضد اسراییلی یا ضد آمریکایی بیشتر به شوخیهای از مد افتاده ذهنهای بیاطلاع و بازنده تعبیر میشود. چرا هوش سعودیها از ایرانیها پیشی بگیرد ؟ چرا رهبران ایران جادههای آسفالت را رها کرده و مسیرهای پردستانداز و پر از سنگلاخ را انتخاب میکنند.در خاورمیانه امروز نه دوستهای دیروز دیگر امروز دوست هستند و نه دشمنان دیروز دیگر دشمن. سند این ادعا عکس محمود عباس رهبر فتح با رهبر سازمانی است که آمریکاییها میگویند برای اسراییل جاسوسی هستهای میکرده است.
* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.