علی افشاری استفاده هواپیما های روسی از پادگان نظامی نوژه فرصتی است تا روابط ایران و روسیه مورد بازبینی قرار گیرد. انتشار خبر از سوی روس ها صورت گرفت و به نوعی شوک رسانه ای ایجاد کردند. مقامات جمهوری اسلامی غافلگیر شدند. حجم و شدت تناقض ها در اظهارات مقام های ایرانی و روسی تا کنون اجازه نمی دهد تصویر دقیقی از ماهیت و دامنه این همکاری ارائه کرد. مقامات حکومت و دولت روسیه حضور پایگاه نظامی روسیه در داخل خاک ایران را تکذیب کرده اند و هر دو طرف تاکید دارند، که چنین تمایل و برنامه ای ندارند. اما در عین حال از امکان فرصت استفاده مجدد در صورت نیاز سخن گفته اند. سخنگوی وزارت خارجه نیز اعلام کرد که استفاده روسیه عجالتا متوقف شده است. اظهارات شمخانی دبیر شورای امنیت ملی، علی لاریجانی رئیس مجلس و علاء الدین بروجردی رئیس کیمسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس نشان می دهد که این پایان موقتی بوده و هر آن امکان دارد دوباره هواپیما های روسی از پایگاه نوژه حمله خود به مخالفان بشار اسد وداعش در سوریه را سازمان دهی کنند که در مقایسه با خاک روسیه زمان کمتری پرواز کرده و مدت زمات عملیات هوایی کوتاه تر می گردد. البته موشکافی ماجرا آشکار می سازد که این دلیل نمی تواند علت اصلی باشد. اگرهدف کوتاه بودن مسیر باشد ،هواپیما های روسی می توانند از پایگاه های خود در لاذقیه و طرطوس در داخل خاک سوریه پرواز های شان را انجام دهند. از اینرو بیشتر به نظر می رسد غافلگیری عامل اصلی انتخاب پایگاه نوژه بوده است. ماهیت ماجرا انتشار به یک باره خبر و پنهان کاری حکومت ایران نگرانی جدی در افکار عمومی ایجاد کرده است که ایران برای نخستین بار بعد از جنگ جهانی دوم پایگاه نظامی در اختیار یک کشور خارجی قرار داده باشد. چنین مساله ای فراتر از آستانه تحمل نیرو های سیاسی میهن دوست ایران است. تکذیب های طرفین تا زمانی که ماهیت این همکاری مشخص نشود، کار ساز نخواهد بود و نگرانی ها را بر طرف نمی کند. این دلواپسی فقط از ناحیه نیرو های مخالف و مستقل نیست بلکه بخشی از جناح های حکومتی و همچنین نمایندگان مجلس نیز نسبت به عواقب در اختیار قرار دادن امکانات نظامی کشور به روسیه هشدار داده اند. از خلال مواضع مختلفی که اتحاذ شده و اطلاعاتی که به بیرون درز کرده است، تقریبا موارد زیر قطعی به نظر می رسد. با نظر مثبت خامنه ای شورای امنیت ملی مجوز استفاده روسیه از پادگان نوژه را صادر کرده است. نمایندگان مجلس در جریان این همکاری نبوده اند. مقامات ایران تمایل به انتشار خبر نداشته اند. این همکاری مسبوق به سابقه بوده و برای اولین بار رخ نداده است. همکاری فوق بخشی از توافق چهار جانیه دولت های ایران، روسیه، سوریه و عراق در سال گذشته است که تصمیم گرفتند تا همکاری های نظامی ، اطلاعاتی و لجستیکی خود را حول مبارزه با تروریسم را گسترش داده و اقدامات شان را هماهنگ کنند. بغداد نیز به عنوان مرکز اطلاعاتی مشترک انتخاب شد. مفاد این قرار داد مخفی باقی مانده و محتوی آن آشکار نشده است. توقف عملیات حالت موفتی دارد. هر آن ممکن است پرواز هواپیما های روسی از همدان از سر گرفته شود. اما دامنه وابعاد این همکاری و چگونگی آن مشخص نیست. علی لاریجانی و علاء الدین بروجردی مدعی شده اند که هواپیما های روسی فقط در خاک ایران بنزین گیری کرده اند. اما طرف روسی حرف دیگری می زند. در مطلبی که در سایت روسی اسپوتنیک توسط عماد آبشناس منتشر شده است، اطلاعاتی طرح شده که دامنه همکاری را بسیار گسترده تر از توصیف مقامات ایرانی بشمار آورده است. در این مطلب ادعا شده که پایگاه نوژه از مدت ها قبل جهت فرود و استفاده هواپیما های فوق سنگین روسیه با مشارکت کارشناسان نظامی روسیه اماده سازی شده است. در واقع نوژه برای انجام چنین عملیاتی نقاط ضعفی داشته که با همکاری روس ها بر طرف شده است. اگر این ادعا درست باشد آنگاه می توان نتیجه گرفت که پادگان نوژه با مستشاری نظامی روسیه بروز و تکمیل شده است. اما ادعای جنجالی دیگر این مطلب همراهی جنگنده های ایرانی با هواپیما های نظامی روسیه و تقویت ناوگان هوایی جنگی ایران با نظارت و برنامه ریزی روسیه است. در واقع در این مطلب به نوعی نوژه و پایگاه های نظامی هوایی دیگر ایران به عنوان پایگاه های مشترک با روسیه توصیف شده که به دلیل همسویی روسیه با منافع ملی ادعایی حکومت و اهداف منطقه ای اش با اصل ۱۴۶ قانون اساسی تعارض ندارد. همچنین نویسنده بدون اشاره به منبع اطلاعاتی اعلام کرده است ناوگان هوایی ایران چراغ خاموش با کمک روسیه تجهیز و آماده سازی شده و می تواند پرواز های دوربرد داشته باشد و عمق استراتژیک کشور های متخاصم را مورد هدف قرار دهد. اگر جه مستقل از نادرستی برخی ادعا ها در این مطلب، احتمال بزرگ نمایی و خودنمایی توسط روس ها و ایجاد خط تبلیغاتی برای گسترش نفوذ روسیه در این مطلب می رود اما در عین حال این مطلب فرضیه ای را قوت می بخشد که نفوذ روسیه در ساختار نظامی ایران افزایش ملموسی یافته و می رود تا به تدریج حالتی مشابه آمریکا در حکومت پهلوی دوم پیدا کند. دیگر مسئله ای که مبهم است چگونگی پایان یافتن استفاده روس ها از پایگاه نوزه است. برخی مقامات روسیه و ایران مدعی شده اند که از ابتدا این استفاده قرار بوده در یک بازه زمانی کوتاه ۵ روزه رخ دهد و توقف عملیات از قبل برنامه ریزی شده بوده است. اما در مقابل دیدگاهی وجود دارد و برخی از تحلیل گران روس به آن باور دارند، که جمهوری اسلامی به دلیل فشار غرب و همچنین ناخرسندی از انتشار خبر توسط روسیه خواستار تعجیل در برنامه روس ها و پایان زود هنگام عملیات شده است. ولادیمیر سوژین تحلیل گر و شرق شناس روسی در این راستا گفته است:« رفتار تهران نیز چندان مودبانه نبود، چون اول اجازه داد، و درست بعد از پنج روز، استفاده از این پایگاه را متوقف کرد که به اعتبار روسیه صدمه وارد می کند.» راست آزمائی دعاوی خود با توجه به اطلاعات موجود ممکن نیست اما احتمال اینکه توقف عملیات از قبل برنامه ریزی شده بوده، قابل اعتنا تر به نظر می رسد. اما در عین حال فشار حکومت در راستای مصلحت سنجی برای توقف زود هنگام آن نیز محتمل است. اما در هر دو حالت تغییری در همکاری های دولت های ایران و روسیه پیش نخواهد آمد. خبرگزاری اینترفاکس از قول یک منبع خبری آگاه در ایران خبر داده است که توقف استفاده روسیه از پایگاه نظامی همدان به معنای تغییر موضع ایران برای همکاری با روسیه درچارچوب مبارزه با تروریسم بین المللی نخواهد بود. همچنین این منبع مدعی شده که ایران پایگاه های نظامی دیگر خود را نیز به روسیه پیشنهاد کرده است. پیامدها اتفاق فوق فراتر از گسترش همکاری ایران وروسیه با هدف تقویت موضع بشار اسد در سوریه تاثیرات مهم منطقه ای و جهانی دارد. روسیه با فاش ساختن خبر یاد شده این پیام را به دنیا منتقل کرد که سطح روابط با ایران به موقعیت راهبردی ویژه ارتقا پیدا کرده است. همچنین برخی از رسانه ها وسیاست مداران روسی با تشبیه نوژه به اینجرلیک به تجلیل از پوتین پرداخته و استفاده از نوژه را موفقیت بزرگی برای وی تلقی کردند. سوابق دولت های روسیه اعم از حکومت تزار ها، کمونیست ها و روسیه پسا شوروی و بخصوص گرایش توسعه طلبانه پوتین هشداری است که روسیه تردیدی در تثبیت نفوذ خود در ایران و به گروگان گرفتن ایران در پای منافع خودش و استفاده یک طرفه ندارد. وخامت و تاثیرات مخرب این رویکرد زمانی بیشتر درک می گردد که دولت روسیه برخورد ابزاری با ایران دارد و با کارت” مهار ایران” درصدد کسب امتیارات بیشتر با کشور های غربی و عربی است. روسیه تمایل دارد ایران حیات خلوتش باشد منتها این خواست را در چارچوب روابط متوازن با کشور های عربی در خاورمیانه دنبال می کند. همچنین ملاحظات اسرائیل را نیز در نظر می گیرد. به عبارت دیگر روسیه منافع و برنامه هایش برای بازسازی نفوذ شوروی سابق را به ایران گره نمی زند و همزمان خواهان روابط مناسب با کشور های عربی و اسرائیل است. الیته روس ها این پیام را به محور عربستان سعودی و متحدان عربی اش دادند که مناسبات یکسویه با آنها را نمی پذیرند و انتظار حذف ایران از روابط خارجی روسیه را باید از سر بدر کنند. اما اتکا فزاینده به روسیه در جمهوری اسلامی مخالفانی دارد. سخنان وزیر دفاع که اقدام روس ها در فاش سازی خبر استفاده از پایگاه نوژه را خود نمایی و بی معرفتی دانست، مستقل از ساده اندیشی وی ، نمونه روشنی از این گرایش است. او ضمن نکوهش روسیه گفت: «به طور معمول روس ها دوست دارند خودشان را یک ابر قدرت و یک کشور موثر در همه تحولات امنیتی منطقه و جهان نشان دهند» اما آنچه باعث نزدیکی بیشتر با روسیه شده است به دیدگاه راهیردی خصومت با غرب و بویژه آمریکا بر می گردد. سال ها است جمهوری اسلامی می کوشد تا عضو پیمان شانگهای شود. خامنه ای در مناسبات کنونی دنیا رویکرد نگاه به شرق را برگزیده است ودر چهارچوب سیاست خارجی تقابلی، اصل “دشمن دشمن دوست است” را مد نظر قرار داده است. در نتیجه در تقایل های منطقه ای و جهانی ایران هر چه بیشتر به روسیه نزدیک شده و اینک این نگرانی جدی وجود دارد که انتهای رویکرد بخش مسلط قدرت و نهاد ولایت فقیه ایران را به کشوری تحت الحمایه روسیه تنزل دهد. در این میان گرایش های فردی خامنه ای نیز تاثیر گذار است. وی علافه خاصی به نژاد اسلاو ها دارد. ناطق نوری در کتاب خاطراتش ماجرایی را تعریف میکند که از شدت شیفتگی رهبری به تاریخ، ملت و نژاد روسیه پرده بر میدارد و مشخص میسازد نگاه مثبت وی به همسایه شمالی ایران فقط مبتنی بر دیدگاهها و منافع مشترک در سیاست خارجی و قرار گرفتن در اردوگاه ضد آمریکایی نیست بلکه نوعی تمایل فردی و حسی نیز در این علقه وجود دارد که سمت گیری او به شرق را ریشه دار میسازد. ناطق نوری ماجرای علاقه سید علی خامنهای به بازسازی اقتدار روسیه را چنین تعریف میکند: «وقتی رئیس مجلس روسیه آقای سلزنیاف به ایران آمد، دیداری هم با رهبری برای ایشان در نظر گرفتیم…. آقا ایشان را خیلی تحویل گرفت و خیلی از روسیه تجلیل کرد.» ناطق میافزاید: «هم چنین آقا خطلب به رئیس مجلس روسیه فرمودند شما میتوانید اقتدار گذشته تان را به دست آورید، اما نکته جالب در این ملاقات این بود که آقا به ایشان فرمود: “شما نژادتان و نسلتان نشان میدهد که آدمهای غیور و جسوری هستید، شما از نژاد اسلاو هستید”. بعد معظم له به حمله ناپلئون به روسیه و آتش زدن مسکو اشاره کرده و گفتند: “من دو رمان راجع به حمله ناپلئون به مسکو خواندم.” (یکی نوشته شده توسط فردی به روسی و دیگری فرانسوی) رئیس مجلس روسیه خیلی مبهوت شد، بعد آقا فرمود که “ببینید نویسنده فرانسوی – اسم او را هم آورد، میآید از یک دریچه این حمله و این ماجرا را میگوید که ما رفتیم، زدیم،سوزاندیم و غارت کردیم، اما نویسنده روسی از این موضع وارد میشود که مقاومت کردیم، ایستادیم و فرانسویها را به این جا کشاندیم و در آتش قهر سوراندیم”. رهبری ادامه دادند: “ببینید این نگاه شما به تاریخ است و شما این سابقه را دارید، پس میتوانید اقتدار گذشته خود را دوباره احیا کنید.» اگر چه در دوره رهبری خامنه ای شیب روابط به سمت روسیه بیشتر شد. اما در دوره رهبری آیت الله خمینی نیز علی رغم تبلیغات بر نفی توامان شرق و غرب، موقعیت شوروی در ایران به مراتب بهتر از آمریکا بود و تضاد حکومت با بلوک شرق به میزان ملموسی کمتر بود. آیت الله خمینی به راس هرم قدرت در شوروی سابق نامه نوشت و وی را به تغییر ایدئولوژی دعوت کرد. اما چنین اقدامی را برای رئیس جمهور آمریکا انجام نداد. همچنین عمده روابط اقتصادی ایران در آن زمان با بلوک شرق بود. الیته بعید است خامنه ای مشکلی با وابستگی به روسیه نداشته باشد، اما پیامد های ناخواسته نزدیکی بیش از حد و قرار دادن کشور در موقعیت جانبداری از یک قطب و منازعه با قطب دیگر او را ناگزیر از اتکا بیشتر به روسیه می کند. فرجام منطقی این روند وابستگی به کشوری است که دولت آن عطش زیادی برای الحاق ایران به بلوک سیاسی خود و دستیابی به آب های گرم دنیا دارد. وابسته شدن نیروی هوایی نظامی ایران به روسیه باعث خسران منافع ملی می شود. از دیگر نتایج سیاست های ضد غربی ناتوانی کشور در نوسازی و بهسازی بهینه ناوگان نظامی هوایی است. از قرار معلوم نفوذ روسیه در تقویت و بروز سازی ساختار نظامی هوایی ایران گسترش یافته و تمایل برای خرید جنگنده های سوخو در کنار دریافت سیستم دفاع موشکی اس ۳۰۰ شاهدی بر این مدعا است. این مساله باعث نگرانی بخش هایی از نظام در کنار مخالفان سیاسی شده است که با توجه به سوابق دولتمردان روسی، افزایش همکاری های راهبردی با روسیه ودر اختیار قرار دادن مراکز نظامی و حساس را دارای ریسک بزرگ وجبران نشدنی می دانند که در نهایت منافع ملی ایران را قربانی بازی ها و تحرکات منفعت طلبانه روسیه می کند. بنابراین اعتراضات در مجلس نشان داد که همراهی تمام عیاری بین نظام های سیاسی ایران و روسیه وجود ندارد و شکاف و اختاف نظر در بخش هایی قابل مشاهده است. این امر می تواند مانعی برای پیشروی روسیه در ایران شده و مناسبات راهبردی با این دولت را با چالش مواجه سازد. موقعیت منطقه ای و ژئو پلتیک ایران بگونه ای است که هر گونه ارتباط استراتژیک و وحدت راهبردی با قدرت های جهانی توجیه ناپذیر است و مخاطرات جدی برای کشور دارد. تبعات منفی گره زدن کشور به یک قطب از قدرت های جهانی در زمان سلطنت محمد رضا شاه( آمریکا) و در جمهوری اسلامی ( روسیه) ملزم می سازد تا ایران روابط خارجی بهینه خود را در مناسبات متوازن و حسنه با غرب وشرق جستجو کند. همانگونه که پیشتر گفته شد، اطلاعات در اندازه ای نیست که بتوان داوری قطعی در خصوص عمق و دامنه همکاری های نظامی ایران و روسیه انجام داد، اما علائم و شواهد در حدی است که آژیر خطر را برای دوستداران میهن و مدافعان استقلال و عزت ایران به صدا در آورده است.
* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.