مجتبی واحدی نظام جمهوری اسلامی سلاح مذهب را ابزار انحصاری خویش میداند و اگر این سلاح در اختیار فرد یا افراد دیگر قرار گیرد - یا کسانی به دور از هرگونه شائبه بخواهند دین را به مردم معرفی کنند - حاکمیت به وحشت میافتد زیرا کارآیی سلاح مذهب قبلا برای سران نظام آشکار شده است حسن روحانی" رئیس جمهور ناسرهنگ و حقوقدان نظام" این هفته در آئین افتتاح نمایشگاه مطبوعات، انشای زیبایی را قرائت کرد که لابد مشاوران امنیتی رنگارنگ برای او تهیه کرده بودند. در بخشی از انشای روحانی آمده بود : " همه ما باید نقادی کنیم نقد به نفع ماست دولت باید نقد شود، قوه قضاییه باید نقد شود، مجلس باید نقد شود اسلام که بالاتر میگوید «النصیحة لائمة المسلمین»امام مسلمین هم باید نقد شود". در همان ساعاتی که مشاورانامنیتی روحانی ، پیش نویس انشای مردم پسند او را تهیه می کردند گروهی دیگر از همکاران رئیس جمهور مشغول برنامه ریزی برای یک اقدامسرهنگی بر علیه یک مرکز فرهنگی بودند. نیمه شب شنبه ، ماموران فرهنگ ستیز وزارت اطلاعات همانند دزدان بی جربزه به مرکز نگهداری مکتوبات یکی از مراجع تقلید در قم حمله کردند تا انتقام انتقادات شفاف و شجاعانه او از استبداد فقیه را بگیرند. قبلا همنوشته ام مواضع شیرازیها مانند هر انسان دیگری قابل نقد است و هر کس می تواند با همه یا بخشی از دیدگاههای آنان مخالف باشد. اما مخالفت یا تردید نسبت به یکنحله فکری ، یکبحث است و سکوت در برابر سرکوب آن ، موضوع دیگر. در باب حملات و اتهام افکنی ها علیه " گفتمانشیرازی " تکلیف حاکمیت به ویژه حوزه رهبری مشخص است. آنان کینه سید صادق شیرازی را به دل دارند و هیچفرصتی را برای انتقام گیری از او از دست نمی دهند. بخش امنیتی دولت روحانی هم ثابت کرده که در مقابله با " غیر خودی " ها همان راهی را می رود که نقشه آن توسط بیت رهبر طراحی شده است. اما اصلاح طلبانی که اصرار بر " متفاوت نمایی "دارند چه ؟ سکوت و حتی حمایت گاه به گاه آنان از حملات و سخت گیری ها بر بیت شیرازی چه مفهومی دارد ؟ در این مقاله تلاش می کنم تحلیل خود از دلایل کینه مضاعف حاکمیت نسبت به روحانیون منتقد که سید صادق شیرازی نماد برجسته آنست را توضیح دهم. حمله شنبه شب همکاران اطلاعاتی روحانی به بیت آیت اله سید صادق شیرازی در حالی صورت گرفت که رسانه رسوای سپاه - خبرگزاری فارس- آتش تهیه این حمله را آماده کرده بود و این ، تامل برانگیزترین بخش شبیخون اخیر به خانه شیرازی است. همان روز حسن روحانی در نمایشگاه مطبوعات از رسانه هایی سخن گفت که " مصونیت دائمی " دارند و در مورد هر کس و هر چه می خواهند دروغ پردازی می کنند. قطعا مهم ترینمخاطب این سخنان ، خبرگزاری فارس بود. آنخبرگزاری نیز درچند ماه آخر ، دشمنی خود با دولت روحانی را در موضوعات مختلف از برجام تا حقوق های نجومی به نمایش گذاشته است. اما در داستان ترور شخصیت و سپس تلاش برای حذف فیزیکی سید صادق شیرازی ، این دو دشمن در کنار هم قرار گرفتند ؛ یکی توجیه افکار عمومی را به عهده گرفت و دیگری ، حمله را طراحی و اجرا نمود. در آستانه حمله شبانه ماموران دولت روحانی ، خبرگزاری فارس در گزارشی مفصل ، به تعبیر کیهانی ، نیمه پنهان شیرازی را افشا نمود . این بنگاه دروغ پراکنی ، " رسانه ، تشکیلات و پول " را سه عامل قدرت گفتمان شیرازی دانست و از اینکه بیت آیت اله شیرازی در محافل مذهبی و آیین های سوگواری مذهبی نفوذ دارد اظهار نگرانی کرد . البته این ادعا تا حدودی طنزآمیز می باشد زیرا در حال حاضر حتی بزرگترینکارتل های رسانه ای از لحاظ دسترسی به منابع کنترل نشده مالی ، قادر به رقابت با جمهوری اسلامی و رسانه های آن نیستند. از جهت تنوع رسانه ای نیز جمهوری اسلامی و بازوی مذهبی آن، یکی از گسترده ترین شبکه های تبلیغی را در اختیار دارد. اما به صورت کلی ، نگرانی نظام و بخش های مختلف آن نسبت به افزایش نفوذ شیرازی ها - علیرغم انتقاداتی که به آنان وارد است - نگرانی دقیقی می باشد. اما چرا؟ بی شک یکی از عوامل ماندگاری جمهوری اسلامی ، سوار شدن بر اعتقادات و احساسات مذهبی است که همچنان بر بخش قابل توجهی از جامعه ایران تاثیر دارد . هنوز بسیاری از اقشار متدین درایران، حکومت جمهوری اسلامی - با همه تباهی های آن - را بر اپوزیسیون نظامترجیح می دهند . دلیل این ترجیح ، رفتارهای نسنجیده بخشی از اپوزیسیون و بزرگ نمایی آنتوسط رسانه های حکومت است. آن رفتار ها و این بزرگنمایی ، بسیاری از متدینان را قانع کرده که " رفتن جمهوری اسلامی یعنی حذف کامل مذهب از ایران ". در چنین شرایطی ، برای بسیاری از دین باوران ساده لوح و حتی برخی از افراد هوشمند از این قشر ، چاره ای جز چشمبستن بر تباهی های نظامباقی نمی ماند. در واقع ، مذهب به سلاحی در دست حاکمیت تبدیل شده تا به کمکآن، مخالفان خود را در انزوای نسبی قرار دهد. البته اذعان می نمایم هر روز که از عمر نظامگذشته ، از کارآیی این سلاح کاسته شده اما مذهب همچنان برای برخورداری نظام از حمایت میلیونها نفر ، به کار می آید. خامنه ای و تریبون داران او هم از اینواقعیت ، نهایت سوءاستفاده را به عمل می آورند. در مقابل اگر فرد یا جناحدیگری بخواهد ابزار دین را برای اهداف خود به خدمت بگیرد سران نظام و همه کسانی که "نان دین " می خورند بر می آشوبند. به عبارت دیگر ، نظامجمهوری اسلامی ، سلاحمذهب را ابزار انحصاری خویش می داند و اگر اینسلاحدر اختیار فرد یا افراد دیگر قرار گیرد - یا کسانی به دور از هر گونه شائبه ، بخواهند دین رابه مردم معرفی نمایند - حاکمیت به وحشت می افتد زیرا کارآیی سلاح مذهب قبلا برای سران نظام آشکار شده است. البته افرادی که بنیه فقهی قوی تر دارند دراین عرصه ، خطر بزرگتری برای نظامهستند . گفتمان شیرازی سال ها بر فقاهت محققانه مرحوم سید محمد شیرازی متکی بوده و اکنون صراحت و شجاعت سید صادق شیرازی موجب توجه اقشار بیشتری از متدینان به آن شده و همین امر ، نگرانی رهبر و عوامل او را به دنبال داشته است. رفتار سال های اخیر خامنه ای و حملات یک طرفه او به برخی روحانیون و مراجع منتقد ، نشان می دهد او از اینکه منتقدان و مخالفان نظام مسلح به سلاح مذهب باشند واهمه زیادی دارد. اما به نظر می رسد از موضوع دیگری نیز در هراس است. در واقع وحشت بزرگ تر او اینست که ابراز مخالفت یا انتقاد یک مرجع تقلید سنتی در برابر نظامولایت فقیه ، موجب خلع سلاح نظاممی شود زیرا دو قطبی سازی سی و چند ساله آیت اله خمینی و جانشین او را خنثی می کند. دو رهبر جمهوری اسلامی همواره ادعا کرده اند که علت اصلی مخالفت ها با نظام ، اسلامیت آنست . ایستادگی منتظری ها ، دستغیب ها و شیرازی ها در برابر استبداد فقیه هم زمان با پافشاری بر مبانی دینی، موجب خلع سلاح حکومت می شود و این امر بر سران نظام ، بسیار گران می آید. در پایان با تکرار موضع مشخص خود که مخالفت با هر نوع دخالت نهاد دین در امر حکومت می باشد ، مخالفان و منتقدان نظام را به اندیشیدن نسبت به قدرت مخالفان مذهبی به ویژه مخالفان شجاع همچون سید صادق شیرازی فرا می خوانم. کمک به انعکاس مواضع این گروه ، امکانسوءاستفاده نظام از سلاح مذهب را کاهش خواهد داد. بر این باورم که انتقامگیری اخیر از طریق حمله به بیت شیرازی و جمع آوری آثار فقهی او، در ادامه تلاش های ناکام خامنه ای برای "انگلیسی نامیدنگفتمان شیرازی " است. نظام ولایت فقیه از اتهام افکنی های خامنه ای علیه بیت شیرازی طرفی نبسته است پس ظاهرا برای حکومت، راهی جز قطع ارتباط بیت شیرازی با متدینان باقی نمانده است . زیرا ادامه این ارتباط موجب خلع سلاح نظامولایت فقیه می شود . البته همانگونه که خبرگزاری فارس اعتراف کرده کار تشکیلاتی طرفداران این گروه از متدینان و دسترسی نسبی آنان به برخی رسانه ها، قطع ارتباط را مشکل ساخته است. اما این واقعیت به معنای عدمنیاز بخش مذهبی اپوزیسیون به همکاری با سایر نحله های اپوزیسیون و نیاز آنان به مددخواهی متقابل نیست. حکومت ، وحشت خود را آشکار کرده اکنون نوبت دیگران است که با تامل در رفتار حکومت ، وظیفه خود را شناسایی نمایند.