مجتبی واحدی

سال هاست که هموطنانم نقش بستن شعر سعدی بر سر در سازمان ملل را با افتخار نقل می کنند " "بنی آدم‌اعضای یک پیکرند / که در آفرینش ز یک‌گوهرند " . اگر منصفانه نگاه کنیم بسیاری از ایرانیان مانند همه انسان های آزاده جهان ، عملا پایبندی خود به این نگاه سعدی را نشان می دهند. البته در این روزها جلوه زیبایی از این انسان دوستی در سراسر جهان به ویژه در امریکا به نمایش گذاشته شد. بسیاری از امریکایی ها نشان دادند برای آنها ، نوع انسان مهم است نه نام کشوری که در پاسپورت ها ثبت شده است. اما در همین روزها ، در کشور سعدی ، انواع ظلم‌بر اقلیت و اکثریت می رود بدون آنکه بسیاری از " ترامپ ستیزان وطنی " سخنی بگویند. اگر در هر گوشه از جهان حقی ضایع شود حتی اگر مظلوم ، یک نفر باشد ‌ ایستادگی در برابرآن ، موجب ستایش است. فرقی نمی کند علی خامنه ای به کسی ظلم‌کند یا آنچه موجب تضییع حق می شود دستور رئیس جمهور امریکا باشد. هیچ ظلمی نباید بی پاسخ بماند. پس خیزش عمومی در حمایت از اتباع هفت کشور را باید ستود و به همه انسان هایی که از تهران تا واشنگتن در حد توان ، به مخالفت با دستورالعمل جدید پرداختند درود فرستاد. اگرچه با شرمندگی می گویم‌ در این ماجرا ،سهم‌ایرانیان در فریاد کشیدن و اعلام یک " پیکر بودن بنی آدم" ، در حد انتظار نبود. اما غصه بالاتری در این مورد وجود دارد که در این‌یادداشت به آن می پردازم.
در همین روزها ، دو " عضو" از " بنی آدم " در ایران‌تحت ستم‌هستند که حتی در فضای مجازی به آنها پرداخته نمی شود . درد آور آنکه نه تنها مدعیان‌اصلاح طلبی ، از "درد " این دو عضو بی قرار نشده اند ( چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار ) بلکه در مورد یکی از آنان ، حتی از اظهار تاسف تعارف گونه نیز دریغ می شود.
بیش از ده روز از بازداشت ظالمانه خانم شهناز اکملی مادر شهید مظلوم مصطفی کریم‌بیگی می گذرد. جرم‌نا بخشودنی این مادر ، پاسخ خواهی است. فرزند دلبند او را روز عاشورای سال هشتاد و هشت به فجیع ترین وضع ممکن کشته اند . او چیزی نمی خواهد جز روشن شدن ابعاد جنایت. حکومتِ قاتل، او را بازداشت کرده اما کسانی که در عاشورای سال هشتاد وهشت ، خود را برای تحویل گرفتن حکومت از خامنه ای آماده می کردند مدتی است از قتل مصطفی چیزی نمی گویند امروز هم در برابر بازداشت جنایت کارانه مادرش، واکنش مناسب نشان نمی دهند . سهل است ! برای رهبر پیغام‌مخفی و علنی می فرستند که «اميدوارم بزرگان كشور به خصوص مقام معظم رهبری ما را وارد عرصه جديدی از زندگی برای خدمت به مردم و اعتلای كشور كنند».
اما این خبر را هم بخوانید :
محمدعلی موسوی متقی زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین که در اعتراض به روند ناعادلانه دادرسی پرونده خود دست به اعتصاب غذا زده بود توسط مسئولین دادگاه ویژه روحانیت تهدید به تشدید محکومیت و انفرادی بلند مدت شده است. در جریان بازدید مسئولان دادسرای ویژه روحانیت از بند ویژه روحانیت، موسوی از شرکت در مراسم سخنرانی مسئولان سرباز زد و نسبت به روند دادرسی ناعادلانه خود اعتراض کرد. محمدعلی موسوی در آذر ۱۳۹۴ در شهر بیروت و در منظقه تحت کنترل حزب الله ربوده شد و نزدیک به ۲۰۰ روز در سلولهای انفرادی حزب الله لبنان به سر بردو سپس در اردیبهشت سال ۱۳۹۵ به ایران و بند امنیتی ۲۰۹ وزارت اطلاعات منتقل شد و پس از ۷۴ روز زندان انفرادی در بند ۲۰۹ به بند ویژه روحانیت منتقل شد. محمدعلی موسوی نزدیک به ۴۱۰ روز محروم از کمترین حقوق اولیه خود در زندان بسر میبرد.
پس از آنکه علی خامنه ای رهبر ایران در سخنرانی خود به خطر جریان انحرافی در تشیع اشاره کرد و مخالفان ولایت فقیه را جریان انحرافی شیعه نامید، دستگیری و بازداشت های گسترده ای توسط نیروهای امنیتی صورت گرفت و روحانیون مخالف علی خامنه‎ای در تهران، قم و چندین شهر دیگر بازداشت شدند. محمدعلی موسوی که در پی این تهدیدها از ایران خارج شده و در لبنان به همراه خانواده اش در انتظار رفتن به یکی از کشورهای اروپایی بود توسط نیروهای حزب الله ربوده شد. خانواده این روحانی مخالف حکومت ایران از وضعیت سلامت وی ابراز نگرانی کرده اند و خواستار آزادی او شدند."
ملاحظه کردید ؟ پول های ملت ایران ، هر روز بر قطر گردن اعضای حزب اله لبنان می افزاید وآنها با وقاحتی مثال زدنی ، نقش جاسوس جمهوری اسلامی را علیه افرادی ایفا می کنند که تنها جرم‌ایشان ، انتقاد و اصلاح خواهی است. البته از حکومت جمهوری اسلامی و مزدوران داخلی و خارجی آن، انتظاری نیست. اما مدعیان اصلاح طلبی و رسانه های رنگارنگ‌آنان چه ؟ یک مادر داغدیده و نجیب ، به خاطر خونخواهی فرزند مظلومش، زندانی می شود و هم زمان با زندانی شدن او ، یک بانوی اصلاح طلب که خود یک مادر است به جای فریاد اعتراض علیه این ظلم ، در یک تملق گویی مشمئز کننده می گوید : " مقام معظم رهبری از تجربه بسیار بالایی در امانت داری و احقاق حقوق مردم برخوردار هستند "! همانطور که هم زمان با آدم ربایی آشکار یک‌روحانی منتقد و انتقال او به زندان اوین ، روحانی دیگری که ادعای رهبری اصلاحات را دارد به جای اعتراض - یا حداقل سکوت - به مجیز گویی ملتمسانه متوسل می شود و خواسته او نیز نه احقاق حقوق مردم‌ بلکه بازگشت به عرصه خدمت -‌بخوانید گرفتن سهمی از کیک قدرت - است.‌
چند ماه قبل کنابخانه سید صادق شیرازی در قم‌مورد حمله "کتاب سوزان " جمهوری اسلامی قرار گرفت و محتویات آن مصادره شد . در آن‌زمان‌نیز از سکوت اصلاح طلبان و اعتدالیون ، انتقاد کردم زیرا هیچیک‌از آنان ، در برابر حمله وحشیانه به یک‌مرکز علمی و مطالعاتی ، اعتراض نکرد.‌امروز نیز آدم ربایی از لبنان و انتقال روحانی منتقد از پایتخت لبنان به قلب حکومت جمهوری اسلامی - زندان‌اوین - با سکوت شرم‌آور این مدعیان‌آزادیخواهی مواجه می شود.‌ انتقاد من از سکوت اصلاح طلبان با پاسخ خصوصی یا علنی برخی سخنگویان رسمی یا غیر رسمی اصلاح طلبان مواجه شد که " آنها با برخی مواضع مذهبی شیرازی ها مشکل دارند". این‌توجیه ، عذر بدتر از گناه بود چون‌اصلاح طلبان به راحتی با انواع خرافات حکومتی و در راس آن ، خرافه شرم‌آور یعنی " ولایت مطلقه فقیه " کنار آمده اند .‌پس چگونه باور کنیم که اجرای برخی مناسک توسط گروهی از طرفداران ایت اله شیرازی ، تنها دلیل سکوت و حتی حمایت علنی یا تلویحی اصلاح طلبان و اعتدالیون در برابر فشارهای روزافزون بر شیرازی هاست.؟ اما به فرض که ادعای آنان در توجیه همراهی ایشان با حکومت در این مورد را پذیزفتیم. کم کاری و سهل انگاری ایشان در برابر بازداشت مادر مظلوم شهید کریم بیگی ، چه توجیهی دارد ؟ کجاست سعدی که گروهی پرمدعا و بی هویت را از حکم‌" بنی آدم‌اعضای یک‌پیکرند " مستثنی کند؟
بار دیگر به دوستان سابق خود در طیف اصلاح طلب هشدار می دهم و آنان را به مطالعه تغییراتی دعوت می کنم که در رفتار خامنه ای با " اپوزیسیون لاس زن " ایجاد شده و هر روز بر کمیت و کیفیت آن افزوده می شود. ترجیح می دهم پیام‌خود به دوستان سابق را با این‌پیام‌به پایان برم‌که " اظهار عجز پیش ستمگر ز ابلهی است / اشک کباب باعث طغیان آتش است . " و " بنی آدم اعضای یک پیکرند / که در آفرینش ز یک‌گوهرند "