رسام، وقتى اقاى خامنه اى پس از انتخابات ٨٨ خطبه جمعه خواند وحكم تير داد در جمع دوستانه اى گفتم رهبر گرفتار جنون سياسى شده وبه اعتراف آگاهان سقوط وعدم كفايت سياسى او از همان روز سرعت گرفت و آشكارتر شد. وامروز پس از حوادث تروريستى و شهادت طلبانه داعشي ها (به زعم آنها) سخنان رهبر حكايت از جنون روانى آنهم از نوع حاد وشديد آن دارد. تپوق زدنها و بيش از ٩٠ درصد سخنرانى ١٤ خرداد در مقبره آقاى خمينى را از روى يادداشت خواندن نشانه هايي از آلزايمر ويا روانپريشي رهبر داشت . رهبر در عصر روز حملات تروريستى در سخنرانيش از سويي با به كاربردن واژه "ترقه بازي" (كه سايت رسمى ايشان به دليل فوق العاده سخيف بودن ، اين واژه را به ناچار سانسور كرد) براى بى اهميت جلوه دادن عمليات ، واز سوى ديگر براى تهديد مخالفان ويا انتقام بخاطر شكست مفتضحانه در معركه انتخابات از واژه " آتش به اختيار" استفاده ميكند. استفاده هر دو واژه نشانه سقوط اخلاقى وسياسي وگرفتار آمدن در كابوس وحشتناك وجدان آزار است. تحليل كاربردي اين دو واژه حاوى نكات مهمى است. " ترقه بازى " ١- از نظر سياسي كاربرد اين واژه دون وپست است ومعمولا سران وروساى جمهور كشورها از ادبيات سبك اينچنينىِ كوچه بازار استفاده نميكنند. ٢- از منظر اخلاق اسلامى حكايت از سقوط شديد اخلاقى گوينده اين سخن دارد . چرا ؟ زيرا كسى كه حادثه كشته شدن حدود ١٧ نفر وزخمى شدن بيش از ٤٠ نفر را ترقه بازى ميداند ثابت ميكند كه چه بسيار سنگدل وبى رحم وفاقد حتى كم ترين عاطفه انسانى است وگويا خوى استبداد در وجودش ريشه هايي بس عميق رويانيده است. ٣- از نظر دينى گوينده واژه "ترقه بازى" يا از متن صريح آيات قران اطلاعى ندارد كه در باره فردي مثل آقاى على خامنه اى منتفى است. (كه اگر منتفى نباشد مصيبتى بر مصائب ديگر افزون ميشود) ويا نشانه بى اعتقاد بودن او به مبانى اسلام ونص صريح قرآن است. چرا كه قرآن ميفرمايد: .... مَن قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا ... المائدة ٣٢ ترجمه ؛ ... هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسانها را کشته ... به عبارت ديگر از ديدگاه قرآن شريف حمله كنندگان اگر حتى يكنفر را كشته بودند مانند اين بوده وهست كه همه انسانها را كشته اند يعنى از منظر قران چه يكنفر چه يك ميليون وچه بيشتر كشته شوند تفاوتى در محكوم وهولناك بودن جنايت ندارد. نتيجه ميگيريم كه رهبر مسلمين جهان! چه بسيار نسبت به قران وكتاب مقدس مسلمين جهان بيگانه ودور از اخلاق قرآنى وخوى انساني است ، كه نه تنها از كشته شدن ١٧ نفر وزخمى شده بيش از ٤٠ نفر خم به ابرو نمياورد كه با تمسخر آنرا ترقه بازى ميداند !!! الف : " آتش به اختيار ِ" نظامى زمانى كه در ميدان جنگ درگيرى به اوج ميرسد ودشمن بسيار نزديك وخطرناك ميشود ودر واقع احتمال شكست ونابودى شدت ميگيرد، فرمانده مستاصل فرمان " آتش به اختيار " ميدهد كه سربازان تا اخرين نفس بدون وقفه ودرنگ تا اخرين فشنگ بجنگند ومقاومت كنند تا جان بدهند ! كاربرد اين واژه با اين تعريف حاوى نكاتى مهم وقابل توجهى است ؛ ١- فرمانده كل قواى ايران پس از شكست مفتضحانه در معركه انتخابات كه تمام قواى سپاه وبسيج وتريبون هاى جمعه وشنبه را بسيج كرده بود تا قاتلِ بى رحم وخونريزى مثل ابراهيم رئيسي را كه تا مرفق دستش آغشته به خون جوانان است بر گرده مردم سوار كند ، گويا ديوانه وار چون سقوط خود را نزديك و حتمى ميبيند فرمان آتش به اختيار ميدهد! ٢- كاربرد اين واژه با متن قرآنِ اخلاق محور وسيره پيامبر وديگر معصومين صلوات الله عليهم در تقابل ورويارويي كامل است. قرآن ويژگى مهم اخلاق رهبر اسلام ووظيفه اورا در قبال مسلمانان اينگونه بيان ميفرمايد : فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّـهِ لِنتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖفَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّـهِ ۚ إِنَّ اللَّـهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ ﴿١٥٩﴾ آلِ عمران ترجمه ؛ به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان [= مردم] نرم (و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده میشدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن! اما هنگامی که تصمیم گرفتی، بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد. پيامبر خدا صلى الله عليه وآله ، چه در جنگها كه مشركان آماده حمله ميشدند هرگز فرمان شروع جنگ و حمله بى محابا ويا تعقيب دشمن در حال فرار را صادر نكردند (با اينكه مسلمانان كه اطراف پيامبر صلوات الله عليه وآله بودند معمولا گروههاى رقيب وحتى گاهى متخاصم را تشكيل ميدادند ومنافين مكرر بر عليه رسول خدا صلوات الله عليه وآله توطئه ميكردند) وچه در معركه هاى سياسي ومخالفت هاى صريح ، بي ادبانه وگستاخانه ى منافقين در مثل تخلف از سپاه اسامه در روزهاى پايانى عمر شريفش هرگز وهرگز فرمان " آتش به اختيار " صادر نكرد . آرى در جبهه باطل منافقين ، معاويه ، عمرعاص ويزيد ميتوان مكرر فرمان وحشيانه وخلاف حقوق انسانى " آتش به اختيار" را ديد كه ؛ - يكى از روشن ترين نمونه ها ، فرمان " آتش به اختيار" ابوبكر وحمله خالد بن وليد به قبيله مالك بن نويره است كه قتل وغارت وتجاوز به ناموس مسلمانان را بدنبال داشت. - نمونه ديگر؛ فرمان " آتش به اختيار " عمر بن خطاب وحمله به خانه حضرت زهراء سلام الله عليها و آن جنايت بى مثال - نمونه ديگر : فرمان آتش به اختيار يزيد وحمله به مدينة النبى نسل كشى وغارت وتجاوز به بيش از هزار زن مسلمان - نمونه ديگر ؛ فرمان "آتش به اختيار" عمر در حمله به ايران وكشتار بيش از صد هزار انسان وتجاوز به ناموس انسانها وآتش زدن كتابخانه ها - نمونه ديگر؛ فرمان " آتش به آختيار " يزيد در كربلا و پيدايش اعظم مصيبتها در اسلام - نمونه ديگر ؛ فرمان " آتش به فرمان! " آقاى خمينى در سپيده دم پيروزى انقلاب وإعدام سران حكومت پهلوى بر پشت بام محل سكونتش ( برخلاف آنچه پيامبر اسلام صلوات الله عليه وآله در فتح مكه انجام دادند ونه تنها سران شرك وكفر را آزاد بلكه خانه آنها را پناهگاه رسمى قرار دادند) وسپس فرمان " آتش به اختيار" بنيانگذار انقلاب براى قتل عامل بيش از چهار هزار هوادار نوجوان وجوان مجاهد خلق كه هرگز حتى اسلحه را از يك مترى نديده بودند، در تهران وحدود سى هزار نفر در مجموع مختلف شهرها به بهانه مقابله با قيام مسلحانه سازمان مجاهدين خلق كه طرح سازمان يافته حزب جمهورى اسلامى ، عامل اصلى اين شورش مسلحانه بود. (همچنانكه عامل اصلى حمله صدام به ايران وپيدايش جنگ ويرانگر هشت ساله ، پيام تحريك آميز ومداخله جويانه آقاى خمينى به ارتش عراق بود) وچه بسيارند فرمان هاى " آتش به اختيار" از سوى جانيان خونريز وخون آشامى همچون حجاج و عايشه و طلحه وزبير درصدر اسلام و هيتلر وصدام وقذافى و ... در عصر كنونى ! ب : " آتش به اختيارِ" سياسى پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله كه حدود ده سال حكومت كردند وسالهاى پايانى به نقشه جغرافياى سياسي امروز ٩ كشور را اداره ميكردند هركز از گروه يا حزب خاصى جانبداري نميكردند با اينكه پس از ورود به مدينه وجود رسمى و سياسي دو قبيله اوس وخزرج را كه سالها بين آنها جنگ وخونريزى بود منحل وبه جاى آنها مسلمانان را به دوگروه وحزب بزرگ انصار ومهاجرين تقسيم وبه آنها رسميت دادند ودر طول اين ده سال هرگز تبعيض قائل نشدند وبعنوان رهبر مسلمانان پدر ، حامى ومرشد تمام مسلمانان بودند با اينكه خود رسول خدا واميرالمؤمنين صلوات الله عليهما جزء مهاجرين بودند وپيامبر صلى الله عليه وآله فرمودند : آنا وعلي آبوا هذه الامة ؛ من وعلى دو پدر (روحانى الهى) اين امتيم . حال كسي مثل آقاى خامنه اى كه خود را ولى امرمسلمين جهان ميداند وخود را اينسان كوچك ومحدود ميكند كه هوادار يك حزب ميشود وبراى از ميدان بدر كردن رقيب پيروز و جبران شكست ، فرمان " آتش به اختيار " ميدهد ، آيا ميتواند حتى اندك بهره اى از تعاليم قرآن و سيره پيشوايان معصوم وخوى سالم انسانى داشته باشد ؟
* مقالات ومصاحبه های مندرج در سایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.