مجتبی واحدی
سالهاست که تریبون های پر شمار حکومتی انواع اهانت ها را نثار برخی چهره های سیاسی ، مذهبی ، روشنفکران و دگراندیشان می کنند و هرگونه اتهام افکنی علیه آنان را مباح بلکه واجب می شمارند. این موضوع مختص سال های پس از پیروزی انقلاب نبوده اما مخاطب این یادداشت نحله ای خاص از نیروهای وابسته به حکومت هستند لذا در این مقاله تنها به سالهای پس از استقرار نظامجمهوری اسلامی خواهم پرداخت. در این سالها هرکس اندک زاویه ای با قدرتمندان داشته ، بایستی خود را برای شنیدن انواع هتاکی ها آماده می کرده است. در این زمینه تفاوت زیادی میان دوران رهبری آیت اله خمینی و جانشین او وجود ندارد جز آنکه در حال حاضر ، ریاست عملیات هتاکی بر عهده علی خامنه ای می باشد و هتاکان از ” بسته های تشویقی” بیشتر ، بهره مندند. تفاوتدیگر ، توسعه برخوردهای قضایی و امنیتی با منتقدان و معترضان بوده و هست.. این سالها از رئیس جمهور قانونی تا مراجع تقلید ، از دانشجویان آزادیخواه تا برخی اساتید دانشگاهها ، از روزنامه نگارانمستقل تا روحانیونغیر درباری و از نمایندگانمجلس تا برخی فعالان سیاسی ، هدف اهانت ها و اتهام افکنی ها بوده اند. آنچه مورد تاسف است همراهی وابستگان دو جناح با اهانت کنندگان در بسیاری از موارد بوده که گاه از طریق همزبانی و در مواردی نیز با سکوت رضایت آمیز ، موجب جسارت اهانت کنندگان شده است . هدف این یادداشت ملامت فرد یا افراد خاص نیست. در خلق این وضعیت ، همه ما کم و بیش قصور یا تقصیر داریم. آنچه بهانه نگارش این سطور شد واکنش های افراطی نسبت به توهین هایی است که در روز قدس و در نماز عید فطر متوجه حسن روحانی شد . البته نگارنده در خصوص ” توهین آمیز بودن” اشعار مداح درباری – میثم مطیعی -تردید دارد اگر چه در هدفمند بودن و هماهنگی قبلی برای قرائت آنها هیچ تردیدی نیست در حالی که آنچه در روز قدس در برابر روحانی انجام شد قطعا توهین ، اوباشگری و قانون شکنی بود. اما مگر توهینکنندگان ، افراد ناشناخته ای بودند و مگر توهین هایی به مراتب شدیدتر و غیر اخلاقی تر نسبت به کسانی که امکان دفاع از خود را ندارند قبلا توسط همین افراد و رهبران آنها صورت نگرفته است ؟ آیا حضور روحانی در جایگاه ریاست جمهوری ، شان قدسی به او بخشیده و هر نوع اهانت یا اتهام افکنی علیه او را در ردیف گناهان کبیره قرار داده است ؟ شک ندارم که آمران و مباشران حوادث روز قدس و عید فطر ، از حمایت هایی برخوردارند که امکان هرنوع برخورد قضایی با آنان را منتفی می سازد. در چنینشرایطی ، اقدام اطرافیان و حامیان رئیس جمهور و تاکید آنها بر لزوم تنبیه حمله کنندگان ، نتیجه ای نخواهد داشت جز مشروعیت بخشی به اقدامات وحشیانه دستگاه قضایی علیه کسانی که با اتهام ” توهین به مقامات انتصابی” مواجه هستند. در واقع ، از متهمان اهانت های اخیر ، کاری جز انجام وظیفه سر نزده و حتی تصور تنبیه آنان ، نشانه ساده لوحی یا خود فریبی کسانی است که برای مجازات آنان ، کمپین های احساسی به راه انداخته اند. ضمنآن که تجربه نشان داده ، تلاش برای مصون نگهداشتن مقامات عالیرتبه از انتقادات – در هر سطح – موجب میل آنها به دیکتاتوری می شود و این تمایل در فردی مانند روحانی با سوابق امنیتی طولانی ، قوی تر است. اما به حوادث اخیر از زاویه دیگر نیز می توان نگاه کرد. به جای مرثیه خوانی و اشک ریختنبه خاطر علنی شدن برخی فحاشی ها علیه روحانی باید از فرصتی که هماکنون به وجودآمده ، نهایت استفاده را به عمل آورد. روحانی می داند شکایت از هتاکان به جایی نمی رسد. پس بهتر است در یک نطق علنی بگوید نه از حمله کنندگان روز قدس شکایتی دارد نه از مداح سفارشی عید فطر گلایه ای. او باید بگوید از مهم ترین خواسته های اکثریت شرکت کنندگان در انتخابات اخیر و انتخابات سال نودو دو، آزادی اعتراًض و انتقاد به مسئولانبوده و او به عنوان منتخب اکثریت ، از اینحق بزرگ دفاع می کند و خواستار اعطای اینآزادی به همه آحاد ملت برای اعتراض به مفاسد و بی کفایتی ها در همه ِسطوح ودر همه قوای کشور است. روحانی حتی باید به برخی اظهارات و اقدامات دستگاه قضایی علیه منتقدان و حتی پرسش گران از رئیس آن دستگاه اشاره و برخورد با آنان را محکوم کند. حسن روحانی می داند کوتاه آمدنها تا کنون جز جسارت و حتی وقاحت آنطرفی ها ثمری نداشته است. پس بهتر است ضمن اعلامرضایت از عاملان حملات اخیر به خود ، به صراحت خواستار ایجاد فضای لازم برای ابراز اعتراض به همه مسئولان کشور شود . او باید بگوید سرکوب اعتراضات تا کنون موجب توسعه فساد سیاسی و اقتصادی در کشور شده و اکنون زمان باز گذاشتن دست و زبانمردمبرای اّنتقاد نا محدود از همه مقامات کشور است. بسیاری از کمپینسازان مجازی در روزهای اخیر ، همدر دفاع از روحانی افراط کردند و هم در حمله به اوباش حکومتی که فحاشی های آنان ، جز انجام وظیفه در برابر مواجب بود. این گروه از فعالان رسانه ای باید به حمایت از این حق عمومی بپردازند و روحانی را برای اعلام رضایت از متهمان حوادث اخیر تحت فشار بگذارند.