(قسمت اول)

١- ديكتاتور با گوشه وكنايه ويا صريح وبى پرده خودستايى ميكند؛ ونيز اطرافيان خود را مي ستايد ودر مقابل هرگز زبان به تقدير وستايش از كسانى كهآنها را غيرخودى مى شناسد نمى گشايد، هرچند آن غيرخودى ها قدر ومنزلتى بالاتر و شايستگى هايى بيشتر از او و كسانش داشته باشند. (١)

عبدالكريم القاسم (٢) در باره انقلاب خويش ستايشگرانه مى گفت : از پنج هزار سال پيش تاكنون نظامى به اين خوبى بر عراق حكمفرمايى نكرده است .

٢ - ديكتاتور اقدامات خود را مخفى نگاه مى دارد تا زشتيهايش براى مردم آشكار نشود، اما بر خلافِ خواست او بديهاى اعمالش مقابل ديدگان مردم قرارمي گيرد.

٣ - ديكتاتور ضد دشمنانش توطئه مى چيند وبا آنها از در فريب وارد ميشود تا به آنان اتهامات ونسبت هايى ببندد وآنها را در پرتگاه هلاكت قرار دهد، اماغالبا به سرعت توطئه اش كشف وزشتكاريش بر ملا مى شود . 

در حديث شريفى از پيامبر أكرم صلى الله عليه وآله چنين آمده است ؛ كه فرمود : " من هتك حجاب غيره انكشف عورات بيته " آنكه زشتيهاى پنهان و{نكوهشبار} مردم را بر ملا كند ، نواقص و زشتيهاى مذمت بار خانه وخانواده اش ( اسرار زندگى اش) آشكار ميشود " .

ونيز إز رسول خدا صلى الله پرسيدند : " ما الحيله " ؛ حيله زدن ونيرنگ بازى چيست ؟

فرمودند : " ترك الحيلة " نيرنگ بازى در ترك هرگونه نيرنگ است . (٢)

٤- دروغگويى ، ريا و دورويى و ... از جمله عادات ديكتاتور است ومطابق مَثَلى كه ميگويد : " كافر همه را به كيش خود پندارد " ، او نيز چون خودشصفات نكوهيده را دارد ، گمان ميكند كه ديگران نيز اينچنين اند . بنابراين مردم را بدانها متهم ميكند؛ غافل از آنكه زبان آدمى آينه دل اوست . 

حضرت مسيح عليه السلام فرموده اند : " كل ينفق مما عنده ؛ هركسى از داشته هايش مى بخشد " .

٥- در حكومت هاى ديكتاتورى مردم در كارهاى دولت مشاركت ندارند و شخص ديكتاتور وچاپلوس او با خودكامگى كارهاى او را به پيش مي برند .

 دامه دارد ...

با تصرف وتلخيص برگرفته از كتاب ؛

 " اسلام وجامعه "

نوشته ؛ 

"مرحوم آية الله العظمى سيد محمد شيرازى"

پى نوشت ؛ ( اين قسمت مربوط به كتاب " اسلام وجامعه " نيست )

(١) ؛ آقاى خامنه اى در خطبه جمعه در ٢٩ خرداد ٨٨ در طرفدارى از رئيس جمهور منتخب با انتخابات كاملا مشكوك در پى اعتراضات ميليونى گفت :نظر آقاى رئيس جمهور به نظر بنده نزديكتر است !

(٢) عبدالکریم قاسم که در هنگام کودتا ۴۴ سال داشت، در فاصله سالهای ۱۳۱۹ تا ۱۳۳۵ توانسته بود تمامی مدارج نظامی ارتش عراق را طی کند وبه فرماندهی آن دست یابد. او توانسته بود عقاید چپگرایانه خود را در فاصله حداقل دو دهه پر حادثه عراق از دید رژیم غربگرا و انگلیسی نوری سعیدمخفی نگاه دارد و با همین گرایش، حساسترین منصب نظامی کشور یعنی ریاست ستاد ارتش عراق را به مدت چند سال بر عهده داشته باشد. کودتایقاسم موجب خشنودی مسکو و قاهره و نگرانی تهران و واشینگتن و لندن شد.

حکومت عبدالکریم قاسم جهت‌گیری آشکاری را به سمت شوروی شروع کرد. قاسم در سال ۱۹۵۹ اعلام کرد که از پیمان سنتو خارج می‌شود. عراقدر سال ۱۹۵۰ به این پیمان پیوسته بود.

حادثه ترور قاسم در روز ۷ اکتبر ۱۹۵۹ برنامه‌ریزی شد. به اتوموبیل قاسم حمله کردند. اما ترور نافرجام ماند.

حزب بعث سرانجام موفق شد در فوریه سال ۱۹۶۳ با پشتیبانی از توطئه چند افسر ارتش، کودتای عبدالسلام عارف و عبدالرحمن عارف را علیهعبدالکریم قاسم ترتیب داد. صدام حسین به بغداد برگشت و شبکه امنیتی مخفی حزب بعث (جهازالخاص) را به دست گرفت. این امر با به قدرت رسیدنعبدالسلام عارف هم‌زمان شد؛ عارف در نوامبر همان سال پیگرد بعثی‌ها را در پی تلاش آنها برای کودتا آغاز کرد.

حزب بعث، در پایان سال ۱۹۶۳ از حکومت عراق کنار گذاشته شد، اما این حزب مخفیانه به تدارک کودتا پرداخت تا سرانجام در کودتای سال ۱۹۶۸(۱۳۴۷) قدرت را به دست گرفت.

(٣) ؛ آقاى خمينى هر آنچه را قبل از پيروزى انقلاب ، خصوصا در مصاحبه هايش در نوفل لوشاتو فرانسه گفته بود عمل نكرد ؛ همانند ؛ آزادى بيان وقلم، اينكه او قدرت سياسى واجرايى در اختيار نخواهد گرفت ، ومثل اينكه هيچ شخص روحانى رئيس جمهور نميشود و ونيز وعده آب وبرق و ... مجانىورايگان 

(٤) آقاى روح الله خمينى در ١٨ خرداد ١٣٦٠ گفت: ليکن اين را بايد همه بدانند آن روزي که من احساس خطر براي جمهوري اسلامي بکنم، آن روزيکه من احساس خطر براي اسلام بکنم، آن روز اين طور نيست که باز من بنشينم نصيحت کنم ، دست همه را قطع خواهم کرد. !

( نتيجه ؛ اگر ايشان احساس خطر كرده بودند شايد الان ميليونها دست بريده در ايران داشتيم !!! خداى مهربان به ملت ايران رحم فرمود)

منبع : کانال تلگرام محمد هدایتی

@Hedfayati114