جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
ازنقد خود تا نقد حکومت

تاريخ انتشار : 9/26/2011



مصطفی رهبر

درحدیثی ازپیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم چنین نقل شده است که ایشان فرمودند : "عمالکم اعمالکم کما تکونون یولی علیکم". ( مستدرک سفینه البحار/ ج7/ ص435)
کارگزاران شما (امیران شما) اعمال شمایند، هرگونه که باشید (رفتار کنید) (حاکمانی از) همانگونه برشما مسلط خواهند شد.
سالیان درازی است که نقدهای گوناگون وفراوانی را متوجه استبداد ومستبدان درکشورمان ودیگر ممالک استبداد زده، دیده ایم ودیده اید. ضرورت این نقدهای لازم واعتراضهای آزادیخواهانه، نباید سبب شود تا دیده  ازواقعیتهای فردی واجتماعی که درحقیقت زمینه های عملی تحقق وپایداری بیماری مزمن استبداد درسرزمین ما را فراهم آورده اند، بپوشیم، چراکه دراینصورت ثمره ودستاورد مبازرات آزادیخواهانه چیزی جزجایگزین نمودن گونه ای از استبداد بجای نوع حاکمِ آن وجایگزین نمودن مستبدی به جای مستبد دیگر نخواهد بود. تجربۀ انقلاب 57 وبسیاری انقلابهای دیگر وتلخ کامی های که اندک زمانی پس ازانقلاب گریبان مردمان را گرفت، گواه روشنی براین مدعاست. ازاین زاویه کنکاشی دربارۀ کاستی های فردی واجتماعی وتلاش برای برطرف نمودن آنها، ضمن کمک به رشد وتعالی فردی واجتماعی، درحقیقت به مثابۀ تلاشی است برای بهبود مستمر عملکرد فرد وجامعه ومآلاً نهادینه شدن ارزشهایی چون آزادی واحترام به حقوق اولیۀ انسانی که واپسین نمود آنرا می توان دراستقرار حکومتی آزاد وبدور ازخشونت ودیکتاتوری، یافت. تلاش نافرجام مبارزه برای استقرار آزادی طی بیش از صد سال اخیر، درحقیقت بازتابی از عدم نقد ِ خود وتلاش برای "اصلاح آمرانه" و"ازبالا" است. البته اصلاح فردی واجتماعی ودرپی اصلاح اجتماعی بودن بمعنی تعطیل مبارزۀ سیاسی برای استقرار دموکراسی نیست، بلکه تلاشی است مستمر برای نهادینه شدن آزادی واحترام به حقوق انسان دریکایک افراد جامعه. نقدِ رفتارهای فردی واجتماعی وتلاش برای تغییرات بنیادین درعمکلرد شخصی وعمومی را می توان نخستین گام رسیدن به چنین مطلوبی دانست، انچه موضوع این نوشتار وشاید نوشتارهای آینده خواهد بود.
جامعه ای درپی شایعات؛ حاکمیتی شایعه پرداز
یکی ازرایج ترین شیوه های حذف درسایۀ حکومتهای استبدادی ازجمله حاکمیت امروز ایران، علاوه برترور فیزیکی افراد، حذف معنوی ویا به عبارت بهتر ترور شخصیتی آنهاست. استفاده مستمرازاین روش نشانگر کارآمدی آن دراذهان عمومی جامعه وپذیرش اجتماعی این شیوه درحذف افراد است. حاکمیت دربرنامه ریزی برای حذف افراد با ساختن شایعات وداستان سرایی دربارۀ افراد مغضوبِ خود می کوشد رفتارهای خشونت بار وحذف فیزیکی آنان درآینده را موجه جلوه دهد. شایعه سازی، داستان سرایی وگاه وارد شدن به حریم قلمرو خصوصی افراد ازترفندهایی است که حاکمان نظام غیراسلامی ایران، طی سی وچند سال همواره ازآنها برای ترور شخصیت مخالفان خود سود جسته ومی جویند. اما این تنها یک روی دیگر سکه است. روی دیگر این سکه جامعه  ای است وافرادی هستند که شوربختانه شایعه سازی را درقول وگفتار وشاید هم درعمل محکوم ومذموم می دارند، اما شایعه شنیدن وتصدیق بی اساس وبنیان شایعه نزدشان مذموم ونکوهیده نیست. طرفه ترآنکه دربسیاری حالات حاد، دیده می شود که چگونه دایرۀ شایعه ای بی اساس وساخته وپرداخته شده توسط نهادهای امنیتی، زبان به زبان گسترش یافته وبدون هیچ هزینه ای وتنها بواسطۀ حس شایعه دوستی وشایعه پروری ما، نُقل محافل می شود. حال آنکه بعنوان مسلمان، حتی اگر صحت شایعه ای برای ما اثبات شودف اشاعۀ آن دارای مجوز شرعی نیست.
عدم احترام به قلمرو خصوصی افراد
همچنانکه اشاره شد، درفرآیند ترور شخصیت افراد، یکی از مسائلی که همواره تلاش می شود تا با دامن زدن به آن، حیثیت وآبروی مخالفان درافکار عمومی خدشه دار شود، پرداختن به مسائل خصوص وقلمرو شخصی افراد است. متأسفانه برای بسیاری ازما دانستن وکنکاش درزندگی خصوصی افراد وبعبارت خودمانی تر "سر درآوردن از زندگی دیگران" زشت ونکوهیده نیست، بلکه گاه تا مرز تجسس وعطش بی پایان برای واکاوی زندگی شخصی دیگران نیز پیش می رویم. آن اندازه که برایمان مهم استف فلان آقای سیاستمدار ویافعال سیاسی چندبار ازدواج کرده، برایمان مهم نیست که اصلاً او چه می گوید؟ چه می خواهد؟ وچه خدماتی را تقدیم کرده است؟! درچنین جامعه ای است که کسانی چون آیت الله خمینی با ظاهری مقدس مآبانه وتنها بواسطۀ اینکه مثلاً وتازه آنهم بواسطۀ دراختیار داشتن دستگاه طویل وعریض تبلیغاتی، درزندگی شخصی اش نقطه سیاهی دیده نمی شود، براریکۀ قدرت تکیه می زند، ودقیقاً با دانستن همین نقطه ضعف اجتماعی به پرونده سازی درحوزۀ شخصی زندگی مخالفانش دست می زند، ومی شود آنچه تا به امروز شده است. این داستان غم بار تا زمانیکه احترام به حریم خصوصی افراد دروجود تک تک ما نهادینه نشود، ورذیلت تجسس درامور دیگران را ازخود دور نسازیم وخویشتن را ازاین آلودگی پیراسته نسازیم، تکرار خواهد شود.
بدگمانی وسوء ظن
شوربختانه آنچه امروز درسطح عمومی وحتی درمیان نخبگان سیاسی ما به وضوح قابل مشاهده است، رواج تهمت ها وبدگمانی هاست. افراد وشخصیتها گناهکار ومحکومند تازمانیکه عکس آن ثابت شود! انگارکه هیچ کجا درقرآن کریم ودرسخنان ائمۀ معصومین سلام الله علیهم، اشاره ای به حرمت سوء ظن وبدگمانی نشده است. هریک دیگری را به فراخور حال به انواع واقسام تهمتها وزشتیها متهم می کنیم، بی آنکه نه هزینه ای برای اثبات آن متقبل شویم، ونه درصورت اثبات نادرستی اش، از عقوبت وکیفری بیمناک. درچنین محیطی، حاکمیت نیز راه را برای روا داشتن انواع تهمتهای بی پایه واساس هموار می بیند، جامعه نیز که خود به اینگونه رفتار خوکرده است، حساسیتی به اینگونه رفتارهای حاکمان نشان نمی دهد وکار بدانجا می رسد که حتی مخالفان حاکمیت که خود روزی طعم تلخ اینگونه برچسب زنی ها وانگ زدن ها را چشیده اند وقربانی آن نیز بوده اند، امروز خود بریکدیگر تیغ تهمت وافترا می کشند وحاکمیت نیز پایکوبان خبر ازجو بی اعتمادی حاکم میان تغییرخواهان خبر می دهد.
درنوشتارهای آینده به بیان بخشی دیگر از این آسیبها خواهیم پرداخت.
 

برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.