مصطفی رهبر هرچند درطی چند دهه ای که حاکمیت نظام ولایت مطلقۀ فقیه برسرزمین مان ایران می گذرد، بسیار از سکوت روحانیت وچرائی های آن، سخن بمیان آورده شده است، اما باید اذعان نمود که هرگاه روحانیت به تلاشهایی ولو فردی وپراکنده، درراستای نقد قدرت وحاکمیت مطلقۀ فقیه، دست زده است، پرداخت بهایی گزاف وسنگین را بهمراه داشته است، که شاید بتوان ادعا نمود که درکیفیت آن با تاوانی که دیگر گروهها وفعالان سیاسی پرداخته ومی پردازند، شدیدتر وتوأم با سرکوب بیشر بوده وهست. هرچند این شدت عمل حاکمان را نباید دستاویزی برای عدم اجرای وظیفۀ الهی امر بمعروف ونهی از منکر ونیز ستاندن داد مظلومان از ظالمان قرار داد، اما به باور این قلم، اثبات چنین مدعایی برای پی بردن به ماهیت غیر دینی وبلکه ضد دینی رژیم کنونی حاکم برایران وانگیزه های قدرت طلبانه رهبران آن، سودمند وراهگشاست. انگیزۀ این قلم از تحریر این نوشتار، مصاحبۀ مادرِ حجت الاسلام محمد صادق هنرور شجاعی بود، که در آن به تشریح آخرین وضعیت فرزند خود پرداخته بود.
اما محمدصادق هنرور شجاعی کیست وجرمش چیست؟ اين وبلاگ نويس 30 ساله در تاريخ ششم آبان ماه سال گذشته دستگير شد و اتهامات وي تبليغ عليه نظام و نشر اكاذيب از طريق وبلاگش اعلام شد . اين فعال رسانه اي كه رشته تحصيلي اش اجتهاد بوده و در حوزه علميه قم تحصيل كرده است آبان ماه سال گذشته در محل كارش در حوزه علميه قم بازداشت شد .او همچنين تحصيلات خود را در مقطع فوق ليسانس حقوق و فلسفه در دانشگاه آزاد ادامه داده است . هنرور شجاعی به خاطر مطالبی که در وبلاگش نوشته بود، اوایل آبان سال گذشته بازداشت شد و پنج ماه انفرادی بند وزارت اطلاعات (۲۰۹) ، سه ماه سلول دو نفره (۲۰۹) و سپس حدود سه ماه بند عمومی ۳۵۰ را که هنوز هم ادامه دارد، در بدترین شرایط گذرانده است. مطالب وبلاگ هنرور شجاعی را پژوهشهایی درحوزۀ دین ومذهب تشکیل می داد. درنظامی مبتنی برقرائت تمامیت خواهانه از دین ودریک کلام مبتنی براستبداد دینی، پرداختن به مقولاتی اینچنین همواره برای صاحبانش دردسر آفرین خواهد بود. ارباب قدرت، ممکن است نقدهای برون دینی را فریبکارانه ضدیت با دین ومذهب جلوه دهند وبدین وسیله با تحریک عواطف مذهبی مردمان، عملاً تمامی نقدهای برون دینی را منزوی کرده وبه حاشیه برانند، اما ازنگاه آنان هرگز توسل به آموزه های دین برای نقد خدایگان نشسته برتخت دین بخشودنی نیست. آرش وهم صنفان او نیز درنظر رهبر ایران اینچنین اند. همچنانکه درمقیاس بزرگتر نیزشاهد رویدادهایی اینچنینی بودیم، نقدهای دلسوزانۀ مراجعی چون آیات عظام شریعتمداری وشیرازی ومنتظری وخوانساری و... نه تنها شنیده نشد، بلکه به وحشیانه ترین صورت ممکن سرکوب شد. اما این همۀ ماجرا نیست.آنچه جرم هنرور شجاعی را تا مرز "محاربه با خدا" پیش برده است، تنها انتقاد واعتراض نیست. جرم دیگر هنرور شجاعی راه اندازی وب سایتی بود که وی آنرا "مدار شریعت" نام نهاده بود ودرآن به دفاع از مرجع شهید آیت الله العظمی سید کاظم شریعتمداری پرداخته بود. چه جرمی بالاتر از احیای نام ومظلومیت مرجعی که آیت الله خمینی شخصاً دربه شهادت رساندن وی، نقش داشت؟! این مسأله بعلاوۀ رفت وآمد وفعالیت دردفتر آیت الله العظمی منتظری بخش مهم دیگری ازفهرست انگیزه های زندان وشکنجۀ این روحانی منتقد را تشکیل می دهد. هراس جنون آمیز نظام به ظاهراسلامی از برخاستن صداهای اعتراض روحانیون منتقد، کار را به جایی رسانده است که آرش هنرور شجاعی، علیرغم فردی بودن فعالیتهایش وعدم تعلق به هیچ دسته وگروه سیاسی خاص، امروز پس از گذشت یکسال همچنان بدون هیچ حکمی درزندان بسر برد. گویا درنظام استبداد دینی هرگناه قابل اغماض وگذشت است به جز نقد دیندارانۀ قدرت! البته حجت الاسلام هنرور شجاعی وچگونگی برخورد با او، تنها برگی از مثنوی هفتاد من کاغذ، برخوردهای سرکوبگرانۀ نظام ولایت مطلقۀ فقیه با منتقدان خود وبویژه منتقدان مذهبی خود است. حبس وشکنجه وتبعید تنها ره آورد تلخ سی سال حاکمیت استبداد دینی برای سرزمینی بوده است که پیش از هرنقطۀ دیگر درجهان آزادی دین وعقیده را به رسمیت شناخت.