زمین وزمان را این روزها شوری دیگر درسر است. کاروان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم آهنگ مدینه نموده است. گامهای مبارک پیامبر رحمت به سوی میعادگاه ولایت، جهانیان تشنۀ معرفت وعدالت را لحظه به لحظه به آن سرچشمۀ زلال معرفت وکیمیای جاودانگی نزدیک می کند. اما این آخرین فرصت شیطان برای شکار آدمیانی است که هزاران سال قبل، او خداوند را به عزت وجلالش برای گمراهی همۀ آنان، سوگند داده بود. او می داند، که رویدادی بس بزرگ درراه است. لشکرش را برانگیخته وپای درکاب آماده است تا به هربها وبهانه ای نگذارد تا این یگانه راه نجات بشریت برهمگان آشکار شود. اگر چنین جمعیت عظیمی برفرمان ولایت آگاه شوند، اگر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم، جانشین خود، امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را به مردمان معرفی کند، اگر خفاشان شب پرست مردمان را درگزینش مولا ورهبرشان آزاد بگذراند، اگر سنتهای مردۀ جاهلی باردیگر زنده نشوند، بهشت وعده داده شدۀ الهی برروی زمین تحقق خواهد یافت وبیگمان بازندۀ اصلی این بازی جزابلیس نخواهد بود! لشکر کفر ونفاق هم پیمان شده اند تا ازتحقق این بشارت الهی برروی زمین جلوگیری کنند، اما پیامبر رحمت صلی الله علیه وآله وسلم از فراز منبر بالا می رود، علی صلوات الله علیه هم درکنار اوست، پیامبر بازوی امیرمؤمنان را برسر دست می گیرد وافراشته می دارد وفریاد برمی آورد، که "هرکس من مولای اویم، همانا این علی مولای اوست". اینچنین است که باران رحمت ولطف الهی، مؤمنان دل نگران از رفتن پیامبر رحمت را تسلای خاطر می بخشد، که اگر محمد صلی الله علیه وآله وسلم هم برود، زمین ازامانتدار وحی الهی تهی نمی گردد ورشتۀ بی انتهای نعمتهای الهی همچنان زمینیان عصیانگر را فرصتی دوباره می دهد...