سجاد نیک آیین تجمع دربرابر سفارت انگلستان ازیک همایش کنترل شده برای تخلیه احساسات بدنۀ افراطی هوادار رهبرایران به چالشی بین المللی برای جمهوری اسلامی بدل شده است. بروز این چالش را باید ناشی از خطای محاسبۀ رهبر ایران درتعامل با وضعیت کنونی جهان بیرون ازایران دانست. هرم رهبری درایران بدرستی دریافته است که با تدوام وضعیت فشار وخفقان داخلی درکوتاه مدت وبویژه تا انتخابات آیندۀ مجلس چشم انداز روشنی پیش روی نظام ومشروعیت آن متصور نیست. ازیکسو اکثریت افکار عمومی جامعه دربارۀ مشروعیت نظام کنونی وبویژه عملکرد شخص رهبری دچار تردیدهای فراوان شده اند وازسوی دیگر شبه اجماع جریانهای سیاسی معترض درچهارچوب نظام برسر گزینۀ "تحریم انتخابات" درکننار تشدید اختلافات درونی جناح حاکم، گمانه زنی ها پیرامون آیندۀ نظام را به سمت خطر فروپاشی داخلی نظام سیاسی بواسطۀ جنبش سراسری مردم ویا کودتای نظامیان سوق داده است. چنین بنظر می رسد که رهبرایران میان دوگزینۀ بکارگیری مجدد جریان اصلاح طلب درون حاکمیت وجذب نیروهای افراطیِ ریزش کرده دراثر مماشات با موسوی وکروبی واحمدی نژاد، ترجیح داده بود تا با برپایی نمایشی محدود وسازماندهی تجمعی محدود دربرابر سفارت انگلستان نظر موافق این جناح افراطی برای حضور فعال درانتخابات پیش رو وهمچنین فشار برگروهی ازاصلاح طلبان برای حضور محدود درانتخابات آینده را فراهم آورد. سیر حوادث بوجود آمده درجریان تجمع عناصر افراطی وابسته به بیت رهبری، را چه ناشی از اشتباه محاسباتی وخروج زمام امور از دست برگزار کنندگان آن وچه سناریویی از پیش طراحی شده، بدانیم، رهبری ورأس هرم قدرت درایران اکنون با چالش بین المللی جدیدی روبروست که بنظر می رسد نظام درصدد است درکوتاه مدت این چالش خارجی را درکوتاه مدت به فرصتی درعرصۀ داخلی برای بازیابی مشروعیت ازدست رفته ودرمیان مدت به فرصتی دوباره برای بازگشت به عرصۀ بین المللی بدل کند. صف آرایی اروپا وآمریکا دربرابر ایران با همراهی چین وروسیه که در تصویب قطعنامه شورای امنیت علیه ایران درحکومیت حمله به سفارت انگلستان مشهود بود، نوعی هراس داخلی از انزوای مطلق ایران واحتمالاً تقویت گزینۀ نظامی دربرابر ایران را درمیان افکار عمومی وسیاسیون دامن خواهد زد. این وضعیت بعلاوه خطر حذف نهادهای انتخابی درنظام جمهوری اسلامی گروههایی از اصلاح طلبان را دچار این توهم خواهد نمود که باید برای نجات کشور دست بکار شد وحتی بصورت محدود وموقتی هم که شده واز افتادن کشور به ورطۀ افراطی گری در داخل وخارج را بواسطۀ مشارکت فعال درانتخابات وعقب راندن نیروها افراطی جلوگیری نمود. طبیعتاً چنین شعارهای فریبنده ای به احتمال قوی بخشی از افکارعمومی را با خود همراه خواهد نمود ومیزان مشارکت درانتخابات آینده را افزایش خواهد داد. تحقق این احتمال بخصوص با تمایل جناحی از "اصلاح طلبان راست گرا" به تعامل با آقای خامنه ای وباقی ماندن دربازی سیاسی، احتمال شکاف درمیان نیروهای منتقد داخلی را دامن خواهد زد. شکاف بوجود آمده ازاین طریق عملاً رهبری را ازبازکردن فضای سیاسی ویا رفع حصر از آقایان کروبی وموسوی بی نیاز خواهد نمود درعین اینکه مشارکت طیفی از مخالفان را نیز تأمین خواهد نمود. پس ازسیاستهای بشدت انقباضی آقای خامنه ای دردو عرصۀ داخلی وخارجی توسط محمود احمدی نژاد، اکنون رهبری نظام درپی آنستکه با حفظ وضعیت موجود درداخل، عملاً طیفی از اصلاح طلبان را با مطرح کردن مسألۀ خطرخارجی نسبت به حضور فعال درانتخابات برای تغییر وضعیت موجود، مجاب کند. پیامد این وضعیت وسپردن ظاهری برخی پرونده های خارجی به چهره های موجه اصلاح طلبان زمینه ها برای خروج ایران ازانزوای مطلق درآینده را فراهم خواهد آورد ضمن اینکه فرصت دوباره ای برای ترمیم وبازسازی برنامۀ هسته ای وپیگیری مخفیانۀ تولید سلاح هسته ای فراهم خواهد آورد. اظهارات علاء الدین بروجردی تنها یک روز پس از حفمله به سفارت انگلستان مبنی بر اینکه حضور اصلاح طلبان درانتخابات به تحقق سیاستهای نظام کمک می کند، شاهدی براین مدعاست. آقای خامنه ای امیدوار است با اتخاذ چنین سیاستی، دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی را البته نه با حضور رئیس جمهوری اصلاح طلب وبرآمده از رأی مردم بلکه با انتصاب برخی چهره های اصلاح طلب "بازتولید" نماید وزمینه های بازگشت ایران به میز مذاکرات واعطای امتیازات گسترده به کشورهای خارجی را درآیندۀ میان مدت فراهم آورد. نیروهای تحول خواه باید با فضای بوجود آمده با احتیاط کامل برخورد کرده واز ابزار قرارگرفته شدن توسط رهبری بشدت برحذر باشند. فرصت کنونی وفشارهای فزایندۀ موجود بررهبری بهترین فرصت برای کسب امتیاز ازنظام ووادار کردن آقای خامنه ای به عقب نشینی وحتی کناره گیری ازقدرت است. حاکمیت نظام دیر یازود بهای رویارویی با جامعۀ جهانی وستیزه جویی خود درداخل وخارج را خواهد پرداخت، وآنچنانکه ازشواهد وقرائن پیداست نظام بین الملل نیز اندک اندک مسألۀ تغییر رفتار نظام را ازدستور کار خود خارج ومسأله تغییر نظام را باردیگر دردستور کار قرار خواهد داد. بزرگنمایی خطر خارجی بیش ازحجم واقعی آن وتلاش برای دفع این خطر از راه بازی درزمینی که آقای خامنه ای آنرا برای بخشی از اپوزیسیون داخلی تدارک دیده است، تنها وتنها کند شدن روند سرنگونی دیکتاتوری ولایت مطلقۀ فقیه را درپی خواهد داشت وبهیچ وجه نباید درآن شرکت جست. همچنانکه اپوزیسیون درجریان رقابتهای وزد وخوردهای میان گروههای رقیب درجناح حاکم باید از موضع "ناظر فعال" به این مسأله می نگریست وعمدتاً نیز چنین نمود، دراین زمینه نیز "نظارت فعال" بر چالش بوجود آمده میان نظام ایران وجهان واستفاده از ظرفیتهای ناشی از افزایش فشارهای خارجی برنظام ورهبری آن درکنار "تحریم انتخابات" وافزایش فشارهای مدنی داخلی برنظام، تاکتیکی راهگشا برای عبور از مرحلۀ انتخابات پیش رو ووادار نمودن رهبری به عقب نشینی دربرابر مطلبات ملی خواهد بود.
**مصاحبه ها ومقالات مندرج در سايت رسام لزوماً ديدگاه رسام نمي باشد.