جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
حوزۀ علمیه؛ "مدافع مذهب وملت"یا "پادوی حکومت"؟!

تاريخ انتشار : 1/12/2012



مصطفی رهبر
اظهارات رئیس ستاد انتخابات کشور در "همایش علمی کاربردی تبلیغ ویژه مبلغان دهه آخر صفر" بسیار تأمل وتأسف برانگیزبود.صولت مرتضوی٬ رئیس ستاد انتخابات کشور با سفر به شهر قم از روحانیون و مبلغان حوزه خواست در سخنرانی‌های خود به مردم توضیح دهند که امکان تقلب در انتخابات وجود ندارد. رئیس ستاد انتخابات کشور در سخنرانی خود خطاب به روحانیون گفته است: "ساز و کار انتخابات در ایران به شکلی طراحی شده است که احدی امکان دخالت در سرنوشت انتخابات را ندارد و روحانیون باید این مسئله را با مردم در میان بگذارند."
حوزه های علمیۀ شیعه، که روزگارانی بس دراز درراه احیای حقوق ازپایمال شدۀ مردمان این مرز وبوم، مجاهدت نموده بودند ومشروطه ومشروطه خواهی را درشمار درخشان ترین دورانهای فعالیت خود داشتند، امروز ودرسایۀ نظام ولایت مطلقۀ فقیه به چنان روزگاری افتاده اند که حتی برای سخنرانی ها وبرنامه های تبلیغی شان هم حکومت دستورالعمل صادر می کند. به راستی آیا تا بحال ازخود پرسیده ایم که رهبری مشروطه کجا وزیست زبونانه درسایۀ سنگین رهبر مکتب نرفته ای چون سید علی خامنه ای کجا؟
امروز جایگاه حوزه های علمیه پس از روزگاری که پادشاه ایران با نام مرجع اعلای وقت به نیابت از هم او سلطنت می نمود( فعلاً به درستی ونادرستی آن وضعیت نمی پردازم)، امروز آنچنان نتزل یافته است، که شخصی نه درسطح وزیر بلکه درسطح رئیس ستاد انتخابات کشور، برای این حوزه ها تکلیف معین می کند که چه بگویند وچه نگویند. روحانیتی که باید پژواک صدای جامعه درگوش حاکمان باشد وازحقوق مراجعینِ خود دفاع کند، امروز ودرسایۀ نظام جمهوری اسلامی به پادوی رهبری نظام برای اجرای سیاستهای مجکوم به شکست وی، بدل شده است.
تصور اینکه چرا رهبر ایران مصرانه خواستار کشاندن روحانیت به چنین قمار باخته ای است، چندان دشوار نیست. بدل نمودن ساختار مدنی روحانیت به یک ساختار صنفی وسازمانی، سودایی بود که رهبران جمهوری اسلامی ازآغاز انقلاب تا کنون مشتاقانه درپی اجرا وعملی کردن ان بودند. این مسأله ازشریک کردن روحانیون درمفاسد اقتصادی نظام آغاز شد وتا مشارکت درمفاسد علمی وسیاسی رژیم حاکم ادامه یافت.
اعطای وامها وامتیازات گستردۀ اقتصادی به بخشهایی از روحانیون وحتی کسانی که به گزافه نام مرجع تقلید برخود نهاده اند، تا اعطای درجات ومدار علمی غیرواقعی وساختن مراجع تقلیدی که نه ازحایگاه وصلاحیت علمی لازم برخوردار بودند ونه ازتقوا وعدالت لازم که ازمهمترین شروط مرجعیت است، بخشی ازاین پروژه بود. برخوردی اینچنین، موجب آن شد که امروز بخشهایی ازروحانیت ویا به عبارت صحیح تر منسوبان به روحانیت، هستی، بقا ووجود خود را درگرو تدوام نظام کنونی بیایند ودرنابودی آن، نیستی ونابودی خویش وبالتبع دین ومذهب را ببینند وبالتبع بی عملی وسکوت خود را دربرابر ظلمها ومفاسد آشکار حاکمیت کنونی توجیه نمایند.
اما همۀ آنچه روحانیت را به چنین جایگاه ووضعیتی تنزل داده است، درعملکرد نظام ولایت فقیه وجباریت وقوۀ قهریۀ نظام استبداد دینی خلاصه نمی شود. بی گمان بخش بزرگی از روحانیت درآغاز انقلاب به خوبی به فساد وناصوابی نظریۀ ولایت مطلقۀ فقیه آگاه وواقف بودند، آنچنانکه دراعتراض مراجع بزرگی چون آیات عظام شریعتمداری، طباطبایی قمی، شیرازی، خوانساری و... بروز وظهور یافت. عدم همراهی یکپارچۀ نهاد حوزه با این جریان انحرافی درداخل حوزه ها سرانجام اخل بدعت را برکرسی ریاست نشاند. آیت الله خمینی وفساد آرا وعقاید وی را برحوزویان بیش ازهرکس دیگر روشن وآشکار بود، اما سکوت وبعضاً همراهی دربرابر رفتارهای غیرمتعارف آیت الله خمینی شبهه همراهی کلیت روحانیت با انقلاب را پدید آورد واستبداد نوپا هم سودای تسلط کامل براین نهاد نیرومند اجتماعی را درسرپروراند.
ظاهراً مسأله به همینجا نیز ختم نشد واین اعانۀ ضمنی ظالمان با سکوت، بویژه پس ازظلم وتعدی آشکار حکومت ولایت مطلقۀ فقیه برمردم وحقوق وجان ومال وناموس آنها بویژه پس ازانتخابات 88، سرانجام این ظالمان را برخود حوزه نیزمسلط ساخت. آنچنانکه امروز وپس از گذشت نزدیک به سی وسه سال از آغاز انقلاب، کارمبلغان حوزه به آنجا رسیده است که به جای تبلیغ دین وارائۀ معارف دینی به مردم باید منتظر بخشنامه های فلان وزارتخانه ودستورالعملهای بهمان معاون وزیر باشند!

برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.