رسام علیرضا پناهیان عضو قرارگاه «عمار» میگوید در «نظام ولایی» آزادی و استقلال انسانها «کاملا حقیقی» است٬ به طوری که انسان میتواند در این نظام «منافقانه» و «متظاهرانه» زندگی کند. ( دیگربان) همزمانی اینگونه اظهارات از سوی کسانی همچون پناهیان با افزایش دامنۀ انتقادها به دولت منصوب رهبری، نمی تواند ناشی از یک تصدف باشد. دریک تحلیل کلی می توان گفت که رهبری نظام پس از هفت سال حمایت بی دریغ از بی کفایت ترین دولت درتاریخ معاصر ایران ودر آستانۀ بحرانهای فلج کننده داخلی وخارجی تصمیم گرفته است بهر نحو ممکن دامن خود را ازاین قصیه شستشو دهد. استراتژی رسانه ای علی خامنه ای بویژه پس از انتخابات 88 عمدتاً بر سرکوب مخالفان، تأکید برفصل الخطاب بودن سخنان رهبری وهمچنین درتراشیدن کرامت های عجیب وغریب برای شخص رهبر متمرکز بود. این سیاست درعمل اما نشان داد که هرچه بیشتر پیگیری شود، آثار معکوسی آن مضاعف تر می شود. انتخابات اخیر مجلس وعدم اقبال مردمی به آن بیش از هرچیز نشانگر شکست این پروژه بود. درچند ماهۀ اخیر اما بنظر می رسد که راهبرد ذوب شدگان درولایت طاغوت، تغییر نوعی یافته است. از طرفی حملات اصولگرایان ومنسوبان به خامنه ای به احمدی نژاد شدت یافته است ودرپوشش مسائل مختلف نقد رئیس جمهور منصوب شدت گرفته است. آخرین نمونه از اینگونه موضع گیری ها درانتقادهای صریح فرمانده سپاه از احمدی نژاد مشهود است. از سوی دیگر عدم کارآمدی روش سرکوب وفشار ومحدودیت نسبت به سران ورهبران جنبش مردمی نیز وناتوانی حکومت از فرونشاندن آتش اعتراضات که بهر حال بصورت آتشی زیر خاکستر بنیان نظام را تهدید می نماید، سبب شده است تا اتاق فکر رهبری دراندیشۀ طرحی نو افتاده ودرکنار این مسأله، ماشین تبلیغاتی اصولگرایان پیگیرانه می کوشد تا چهره ای به ظاهر متسامح ودموکراتیک از رهبر ایران را به نمایش بگذارد، تا به اصطلاح خود آب رفته را به جوی بازگرداند. اظهارات اخیر پناهیان را هم باید درهمین چهارچوب تحلیل وبررسی نمود. اشارۀ او به امکان زیست آزادانۀ منافقان درنظام به اصطلاح ولایی را هم می توان نشانه ای از امکان اجازه بازگشت به بازی برخی اصلاح طلبان ارزیابی نمود وهم نوعی شستشوی دامن رهبری از محدودیتهایی که از نزدیک به سال پیش به این سو بر رهبران معترضان اعمال می شده است. درحالیکه کسانی همچون پناهیان وحسینیان از آغاز اعترضات مردمی درسال 88 تا کنون بارها وبارها معترضان وسران جنبش مردمی را به نفاق ودورویی وحتی محاربه متهم کرده بودند وکسانی همچون حائری شیرازی برضرورت اعدام آنها پای فشرده بودند، سخن از تسامح ومدارا ا منافقان درنظام ولایی را چگونه می توان تحلیل وباورکرد؟! جالب اینکه شخص رهبری نیز بارها وبارها وبا طرح رویدادهای تاریخی ونشاندن خود درجایگاه معصوم، تلاش کرده بود تا برای برخورد قهرآمیز با معترضان زمینه سازی کند! حال که جامعه دست رد به طرحهای رهبری زده است ورهبری کشور نا توان تر از همیشه درادارۀ امور کشور بنظر می رسد، سخن از تسامح ومدارای رهبری سخره ورزانه است!