علی افشاری
ویژۀ رسام انتساب "وزارت اضلال "به وزارت ارشاد توسط آیت الله العظمی وحید خراسانی بار دیگر مشکلات پیرامون روحانیت و آزادی عقیده را برجسته ساخت. ایشان در اظهاراتی تند در درس تفسیر مسجد اعظم قم گفته است : « ...ما هیچ حرفی بدون دلیل نمی زنیم، دلیلش این است: مکه رفته اید؟ آن بی عرضه های وهابی ها با اهل این مملکت چه می کنند؟ کتابی که همراه شاخص ترین شاخص های شماست در هر مقامی از او می گیرند و ضبط می کنند، آن وقت تو را راه می دهند، این هست یا نه؟ این ذلت است یا ذلت نیست؟ اگر نمی فهمی فکر فهمت را بکن! اگر می فهمی و بعد در مقابل آنچه که می گویم بیچاره می شوی، فکر غیرتت را بکن. آن را می گیرند ، کتاب تو را از هر کسی؛ آن هم کی می گیرد؟ بی عرضه هایی که مسلک وهابیت زاییده یک سفیر انگلیس است. آن وقت در این بازارکتاب، نمایشگاه کتاب، با این وزارت اضلال وهابی ها آزادانه کتاب زندگی[حضرت] زهرا [سلام الله علیها] به طریقه اهل سنت را به شیعیان می فروشند. این ذلت است یا نه؟ عزت وهابیت است یا نه؟ تو که نوکر آن وهابی هستی که آن وهابی نوکر انگلیس است، تو عامل او هستی .... این است وضع.... آن وقت در این دستگاه کتاب فروشی این زمان، کتب عامه آزادانه به این جوان های تحصیل نکرده در دین فروخته شده، مغز آنها پریشان شده، از یک طرف همان سعودی بی عرضه رفتارش با اهل این مملکت این است که زن و مرد را در آن دستگاه متوقف می کند یک ورقه او را می گیرد و بعد در این مملکت کتب ضاله او عرضه می شود. آن وقت همچو مردمی صلاحیت امام زمان دارند؟ این است؛ حجت از طرف او هست ولی وقتی عمل این شد آن فیض منقطع می شود.» (1) آیت الله وحید انتشار کتاب در مورد حضرت زهرا (ع) با روایت اهل سنت را از مصادیق کتاب ضاله معرفی کرده و وزارت ارشاد را سرزنش می کند که چرا مجوز انتشار به این کتاب داده است. وی همچنین مسئولین را ذلیل می داند که ممنوعیت ورود کتب ادعیه از سوی مسئولین سعودی را پذیرفته اند. مفاد سخنان آیت الله وحید صرفنظر از انگیزه نقل آنان ، تعارضی آشکار با آزادی عقیده و بیان دارد. جهت گیری انتقادی آن نسبت به دولت احمدی نژاد نیز از منظر حقوق بشری و استدلالی فاقد ارزش است. فاصله اظهارات ایشان با آزادی و نزدیکی اش با اقتدار گرایی سیاسی و فضای بسته از جریان احمدی نژاد و حکومت بیشتر است. معلوم نیست دقیقا منظور ایشان از کتب ضاله چه کتاب هایی است؟. آیا واقعا کتاب هایی است که از سوی افراد سنی مذهب پیرامون زندگی دختر مشهور پیامبر اسلام نوشته شده است یا مطالب مندرج در آن کتاب ها به زعم ایشان نظر طریقه اهل سنت است چون سوابق گذشته نشان می دهد برخی از شیعیانی که نظرات متفاوتی با قول های مشهور و دیدگاه های مسلط در حوزه های علمیه داشته اند نیز به ناروا به سنی بودن از سوی برخی روحانیون و بخصوص علمای سنتی و هیات های مذهبی منتسب شدند. در این خصوص می توان به سرگذشت افرادی چون علی اکبر حکمی زاده ، سید ابوالفضل برقعی قمی ، سید مصطفی حسینی طباطبایی ، نعمت الله صالحی نجف آبادی، علی اصغر محیی الدین بنابی ،صادقی تهرانی ،حاج میرزا یوسف شعار، حیدر علی قلمکاران و عبدالرحمن سربازی اشاره کرد. ایشان تقاضایی دارند که به همان نتیجه ای می رسد که حکومت عربستان سعودی به غلط انجام می دهد. به همان دلیل که آل سعود باید اجازه دهد مکاتب مختلف شیعی بتوانند کتب ادعیه خود را بدون مزاحمت و اذیت و آزار در مراسم حج به همراه داشته باشند و اصول آزادی مذاهب را رعایت کنند اهل سنت و هر دین و مرام عقیدتی دیگر نیز باید بتوانند نظرات شان را با رعایت اصول کار در ایران منتشر کرده و تبلیغ نمایند. یکی از مشکلات بزرگ قاطبه روحانیت در طول تاریخ عدم پذیرش آزادی عقیده بوده است. در حالی که در صدر اسلام و دوران ائمه اطهار مانعی برای بیان نظرات مادی گرا ، الحادی و مخالف نبوده است. اساسا اصل دین اسلام و شیعه در زمانی شکل گرفت که دیدگاه های مخالف و نفی کننده اکثریت داشتند و اسلام در مواجهه عقیدتی با آنها رشد یافت. حال اگر در دنیای قدیم همگرایی هویتی و فرهنگی بالا بود و امکان یکدست سازی عقیدتی جامعه وجود داشت و نظام های حاکم با اعمال زور و جلوگیری از نشر عقاید دگر اندیشانه و مخالف می توانستند هژمونی برای یک مذهب و مکتب فکری ایجاد کنند در جهان جدید صرف نظر از نامطلوب بودن ،چنین چیزی ممکن نیست. بر خلاف تصور آیت الله وحید مردم ایران به یک گونه نمی اندیشند و مرتبه همانستی بین آنان پایین است. جامعه ایران اکنون جامعه متنوع و رنگارنگی است . در کنار شیعیان ، خدا ناباوران ، سنی ها ،بهائی ها ،مسیحیان ، کلیمی ها ، زرتشتی ها ، صائبیان ،آشوری ها و جریان های مختلف عرفانی وجود دارند. خود جامعه شیعیان نیز به گروه ها و باور های مختلف تقسیم می شود. بنابراین امکان همراهی مردم ایران با نظر ایشان که در مقابل نشر کتاب های متفاوت با قرائت حاکم در خصوص زندگی حضرات زهرا ضاله و منع همراه داشتن مفاتیح در عربستان منطقی نیست. کتب ضاله در عصر انفجار اطلاعات معنی ندارد. آحاد جامعه افراد آگاهی هستند که قدرت تشخیص را دارند. آنها حق دارند که همه دیدگاه ها و مکاتب را مطالعه کنند و یا از نظرات آنها مطلع شوند و سپس انتخاب کنند. نمی شود در دسترسی مردم به کتاب ها ، مقالات و رسانه ها محدودیت ایجاد کرد. در سرمشق جامعه آزاد هیچ متاع نظری را نمی توان از بازار اندیشه ها حذف کرد و مردم را صغیر و یا جوانان نا اگاه از دین تلقی کرد. آیت الله وحید بهتر از هر کس دیگر می دانند که هر جوانی پس از رسیدن به سن تکلیف باید آگاهانه پیرامون انتخاب مذهب و نوع سلوک مذهبی و انتخاب مرجع تقلید تصمیم بگیرد. در جامعه باز به جای جلوگیری از نشر کتاب و یا نظری که مضر تشخیص داده می شود به استدلال و برخورد فکری روی می آورد. آیت الله وحید و شاگردان شان به عنوان مثال می توانند به پاسخگویی و بطلان ادعا های موجود در کتب فوق بپردازند تا بدینترتیب افکار عمومی با حقیقت ماجرا آشنا شود. نفس انتشار کتاب و یا نظری دلیل بر درست بودن آن نیست. هر دیدگاهی موافقان و مخالفانی دارد. بنابراین اصل دفاع از آزادی عقیده ناظر به آزادی نظریه پردازی است نه دفاع از درستی عقاید. در حال حاضر که تمامی دستگاه های تبلیغاتی دولتی در خدمت نشر دیدگاه شیعه در خصوص پیامبر و وابستگان به ایشان از جمله حضرت زهرا است. آیت الله وحید تصدیق می کنند حجم مطالبی که بر مبنای نظر وی و یا نزدیک به ان در خصوص بانوی گرامی اسلام نوشته می شود و یا در رسانه های عمومی نمایش داده می شود بسیار بیشتر از کتاب هایی است که مورد انتقاد ایشان قرار گرفته اند. اگر جوانان به نظر وی به ان کتاب ها اقبال نشان می دهند ریشه در نا آگاهی آنها ندارد بلکه قصور از دیدگاه های رسمی است و یا عملکرد مخرب حکومت آنها را به سمت دیدگاه های متفاوت در خصوص اسلام و ائمه سوق داده است. البته از قدیم در بین علماء شیعه در خصوص چگونگی شخصیت واقعی ائمه بحث بوده است و شیعیان افراطی غلاء نیز معضلی تا کنون بوده اند. بنابراین نمی توان به قطعیت در حال حاضر گفت سیمای حقیقی پیامبر و معصومین چگونه بوده است. شناخت درست از آنان محتاج انتشار دیدگاه های گوناگون و پژوهش های تازه است. از گذشته تا حال برخی از علماء و پژوهشگران دینی شیعه نیز با انتشار کتاب و مقالاتی نشان داده اند بزرگنمایی ها و تحریفاتی در خصوص شخصیت پردازی از امامان شیعه و حضرت زهرا صورت گرفته و این امر اختصاص به سنی ها ندارد. در این خصوص سنی ها نیز نسبت به کتبی که در ایران بر علیه خلفای راشدین و عایشه همسر پیامبر نوشته می شود اعتراض دارند. باید مسائل را به صورت کلی دید و نظراتی ارائه کرد که برای کل جهان اسلام سودمند بوده و به عدالت نزدیک تر باشد. نظرات آیت الله وحید فرا تر از نظرات یک فقیه برجسته است. او در حال حاضر اعلم مراجع تقلید حاضر در ایران بوده و سخنانش دیدگاه جمع مهمی از روحانیت سنتی را بازتاب می دهد. این سخنان با آزادی بیان و بر پایی دموکراسی در ایران تعارض دارد. البته از روحانیت و مراجع انتظار نمی رود که موید آزادی بیان باشند زیرا روحانی در معنای متداولش کسی است که به دنبال حفظ و تعالی باور های دین شیعه و انجام عبادات مذهبی و ارائه خدمات دینی به مسلمین و مومنان است. این فرد از آنجائیکه آئین و افکار خودش را حقیقت مطلق می پندارد لذا عنایتی به آزادی ندارد مگر آنکه در موضع اقلیت قرار داشته باشد. اکثر روحانیون کنونی در ایران چنین هستند و برخی از آنان که دستی در حکومت دارند جزو دشمنان کمر بسته آزادی عقیده و بیان هستند. این سخن ملا علی کنی خطاب به ناصرالدین شاه نقل به مضمون به خوبی روشن کننده دیدگاه این جماعت است :« اعلی حضرت ... قربانت شوم دستور بفرمائید استفاده از کلمه قبیحه آزادی را ممنوع کنند که ریشه همه مفاسد است» برخی از علماء شیعه رسما با حریت ( آزادی) مخالف بودند و بنای اسلام را بر عبودیت و بندگی محض می پنداشتند. به لحاظ عددی شمار روحانیون بلند مرتبه ای که با آزادی نا مشروط عقیده و مطبوعات و بیان نظر منفی داشته اند در اکثریت بوده است. از این رو آنها خواهان محدود شدن فضای فکری و اندیشه ای جامعه در چهارچوب عدم تعارض با شرع بوده اند. قانون اساسی جمهوری اسلامی که هر نوع کار فرهنگی و سیاسی و تشکیل اجتماعات را مشروط به عدم ضدیت با اسلام می کند و در مقام عمل نیز تفسیری خاص و تنگ نظرانه و عمدتا نا مربوط حاکم می شود ، به خوبی نشان می دهد که آرزوی دیرینه نهاد روحانیت در زمینه قیمومیت فرهنگی و فکری جامعه حاصل شده است. بنابراین در حال حاضر نیز بحث پیرامون حقانیت آزادی بیان با قاطبه روحانیت بی فایده به نظر می رسد آنها رسالت خود را اعتلای کلمه اسلام و گسترش احکام شرع و تعالیم ائمه اطهار می دانند. البته گرایشات نو گرای دینی و روحانیونی که به آزادی عقیده و بیان باور دارند و اسلام و حقوق بشر را سازگار می پندارند بر مبنای درک خود از اسلام راستین، مسیر سازگاری اسلام و حقوق بشر را هموار می کنند. اما از نوع روحانیت نمی شود چنین انتظاری را داشت. راه موافقت روحانیت با جامعه باز لزوما از مسیر موافق شدن آنها با موازین حقوق بشری و پذیرش آزادی عقیده و بیان نمی گذرد. بلکه پراگماتیسم و کارکرد گرایی دیگر راهکاری است که می تواند کارساز شود. روحانیت شیعه به دلیل خصلت محافظه کارانه و دفاعی همواره خود را با الزامات زمانه همراه کرده است. اصل تقیه این خصلت را به خوبی بازتاب می دهد. در حال حاضر نیز دموکراسی شکل مسلط حکومت است و گریزی از آن نیست. روحانیت به مانند دیگر جوانب مدرنیته که به اجبار وجود آنها را به رسمیت شناخته است مانند کار و تحصیل زنان و یا مدل حکمرانی جمهوری ، آزادی عقیده ، رسانه ، نشر کتاب و بیان را نیز بپذیرد. و آن را چون شری اجتناب ناپذیر از دید خود تحمل کند. لازمه این کار کنار گذاشتن ادعای قیمومیت فرهنگی و تولیت فکری و مذهبی جامعه و کاهش حوزه فعالیت و ارشاد به محدوده های خاص پیروان شان است. در این خصوص نوع فعالیت های رسانه ای که در غرب توسط روحانیت سنتی انجام می شود نمونه خوبی است . در دنیای امروز نه تنها پیروان مذاهب دیگر بلکه مخالفین دین نیز باید با رعایت آداب بحث و اجتناب از توهین نظرات شان را منتشر کنند و به تبلیغ باور های غیر مذهبی شان بپردازند. بنابراین اصل تساهل و عدالت که از اصول اساسی شیعه است حکم می کند که صاحبان عقاید مختلف حقوق برابر در نشر و اظهار دیدگاه های شان داشته باشند و حق پاسخگویی و برخورد فکری و فرهنگی برای همه به رسمیت شناخته شود. چنین فضایی می تواند به رشد فکری و عقیدتی مردم منجر گردد و هم کسانی که یپرو هر مذهب و مرامی می شوند آگاهانه تصمیم بگیرند و کورکورانه و بدون آگاهی از دیدگاه های مخالف و بدیل عمل نکنند. هر مکتب و دیدگاهی که از حقانیت خودش مطمئن باشد از انتشار دیدگاه های مخالف و رقیب احساس خطر نمی کند. لازمه این فضا کنار گذاشتن انتظار تک صدایی ، همسان سازی و پاکسازی عقیدتی در جامعه است. عباراتی که آیت الله وحید برای وهابیون به کار برده ضمن اینکه درستی آنها محل بحث است جو خصومت و درگیری بین مذاهب اسلامی را تقویت می کند. البته علماء وهابی نیز چنین عمل می کنند. اگر بنا بر رعایت حقوق یکدیگر و پرهیز از تهمت و انتساب سخنان توهین آمیز گذاشته شود آنگاه با تقویت جو تفاهم و نزدیکی بین فرق اسلامی و حرکت تقریب وضعیت بهتری برای همه مسلمانان و از جمله شیعیان فراهم خواهد شد. اگر روحانیت سنتی و غیر حکومتی که همراهی با جمهوری اسلامی ندارد چون مواضع اخیر آیت الله وحید نخواهد پذیرای الزامات آزادی عقیده در عمل شود آنگاه احتمال اینکه مسیر گذار مسالمت آمیز به دموکراسی شکل تقابل با روحانیت پیدا کند افزایش پیدا خواهد کرد. در این صورت روحانیت غیر حکومتی بازنده اصلی خواهد بود . راه حل برای جلوگیری از این وضعیت پذیرش عمل گرایانه اصول جامعه باز توسط روحانیت سنتی و منتقد حکومت است تا روحانیت وظیفه خود را در این چهارچوب انجام دهد.
----------------------- منابع : 1- سایت انتخاب http://www.entekhab.ir/fa/news/62341
* مقالات ومصاحبه های مندرج درسایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.