سجاد نیک آیین
ویژۀ رسام یکی از محورها گفتمان انتقادی از عملکرد نظام ولایت مطلقۀ فقیه ورایج درفضای سیاسی- اجتماعی، بویژه در میان فعالان سیاسی، انتقاد از عملکرد اجتماعی واقتصادی حکومت جمهوری اسلامی نقد کلیت وتمامیت آن است. باید پذیرفت که نتیجۀ کلی سی سال عملکرد نظام ولایت فقیه درحوزۀ اجتماعی واقتصادی نتایج فاجعه باری برای کشورمان داشته است، اما تعمیم نتایج این نقد ها به کلیت جامعۀ ایران وبنای تحلیلها برچنین تعمیمی، راه بردرک همه جانبه وتجزیۀ وتحلیل دقیق وضع موجود وبه تبع آن چاره اندیشی برای برون رفت از وضعیت موجود، خواهد بست. علیرغم آنکه عملکرد اقتصادی- اجتماعی جمهوری اسلامی عموماً به زیان طبقۀ متوسط بوده است، اما همزمان برای طبقات فرودست تر جامعۀ ایرانی وضعیت مشابهی را موجب نشده است. آیت الله خمینی وانقلابیون دریافتند برای تثبیت وتدوام استبداد دینی نیازمند پایگاه غیر از طبقۀ متوسط بودند، پایگاهی که مطالبات سیاسی مشخص نداشته وعمدتاً پیگیر نیازمندی های اقتصادی مشخص را پیگیری نماید. یکی از مفاهیم تولید شده توسط بنیانگذار نظام ولایت فقیه، مفهوم "پابرهنه گان" بود. مفهومی که آیت الله خمینی آنرا برای جذب توده های مسلمان آنرا ابداع نمود واز آن نردبانی برای رسیدن بر فراز بام قدرت ساخت. وی درجایگاههای مختلف وبا توجه به شرایط زمانی ومکانی می کوشد، با طرح شعارهای توده گرایانه، پابرهنه ها، یا همان اقشار پایین دست جامعه را وارد بازی قدرت کرده وازشکاف موجود درجامعه برای پیشبرد اهدافی سیاسی بهره برداری نماید. اتخاذ چنین تاکتیکی از دو برای آیت الله خمینی ومبارزۀ او بسیار مؤثر وحیاتی بود؛ - طرح شعارهای مورد توجه اقشار پایین دست، پتانسیل عظیمی را به حرکت آیت الله خمینی تزریق نمود. این پتانسیل ونیروی بالقوه، با آغاز بحران اقتصادی درنظام پیش از انقلاب، بتدریج به فعلیت رسید ودرنهایت نقشی مؤثر درگرایش فضای اجتماعی به سوی او داشت. - کلید واژۀ "پابرهنه ها" برای توده های متدین، جذاب تر وفریبنده تر از شعارهای توده گرایانۀ جریان رقیب اسلامگرایان، یعنی حزب توده وجریانهایی چون آنان بود. حتی می توان گفتمان پابرهنه ها ومستضعفین مطرح شده توسط بنیانگذار نظام ولایت فقیه، متأثر از ادبیات حزب توده بوده است. گفتمانی که تئوری پردازان انقلاب، با درجات مختلفی از غلظت آنرا مطرح وبرجسته ساختند. وی درنامۀ سرگشاده به هویدا، که احتمالاً نخستین کاربرد واژۀ پابرهنه ها درادبیات آیت الله خمینی بود، نصحیت هویدا برای خدمت به پابرهنه ها را چنین می نویسد: " آقاى هويدا، من وظيفه دارم شماها را نصيحت كنم. شماها از اين ملت و در اين آب و خاك پرورش پيدا كرده و صاحب عناوين شدهايد. اين قدر با حيثيت اين ملت بازى نكنيد به جاى اين همه گزافه و جنجال، خدمتى به اين سر و پابرهنهها كنيد يا لا اقل اين قدر با بهانههاى مختلف آنها را رنج ندهيد." (صحيفه امام ج2- ص 126 ) از سوی دیگر آیت الله خمینی دایرۀ کاربرد تاریخی کلید واژۀ پابرهنگان را، حتی به صدر اسلام گسترش داد واز این خوان گسترده تا اعماق تاریخ، انقلاب خود را میهمان کند. وی حتی یکی از انگیزه های اساسی بعثت انبیاء وبویژه پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله را انگیزش پابرهنه ها برعلیه عنوان می کند: " تاريخ را بايد ببينيد، حساب بايد بكنيد كه آيا پيغمبر به نفع اين سرمايهدارهاى حجاز و طائف و آنجاها، مكه و آنجاها وارد عمل شده است و مردم را تخدير كرده كه اينها بخورند آنها را، يا نه، اين مردم ضعيف مستضعف را، اين سر و پابرهنهها را تحريك كرده بر ضد اين سرمايه دارها و جنگها كردهاند با اينها تا اينها را شكست دادند و بعضى شان [را] هم آدم كردند." (صحيفه امام-ج4-ص 99) " آيا پيغمبر را مشركين، قدرتمندها بسيج كردند؟ درست كردند كه مردم را خواب كند و مشركين بچاپند مردم را يا پيغمبر اسلام مردم را بسيج كرد؟ همين سرو پابرهنهها را بسيج كرد بر ضد مشركين، قتال كرد و جنگها كرد تا مشركين را دماغشان را به خاك ماليد، و عدالت اجتماعى را ايجاد كرد." (صحيفه امام-ج8-292) آیت الله خمینی تعمیم تاریخی فوق را برای پیوند زدن اقشار پایین دست متدین بهره می گیرد وآنانرا به میدان مبارزه برعلیه نظام شاهنشاهی می کشد. وی بعدها خود به مؤثر افتادن چنین اذعان می دارد وخطاب به شاعری که شعری درمدح او سروده است می گوید: " بهتر است شما براى پابرهنهها شعر بگوييد و آنان كه فداكارى كردهاند." (صحيفه امام ج6 218) ویا دراظهاراتی دیگر چنین بیان می کند: "شما ديديد كه اين ملت، همين پابرهنهها، ايستادند در مقابل توپ، تانك،- نمىدانم- مسلسل؛ ايستادند و پيش بردند كارشان را. اين ابرقدرتها همه پشتيبان شاه بودند، و اين مردم پابرهنه با مشت ايستادند در مقابل تانك، خون دادند و عقب زدند آنها را كه ديگر نتوانست اين [شاه] بماند خودش اينجا، آنها هم كه رفتند." (صحيفه امام-ج6- ص75) با اینکه آیت الله خمینی به وعده های خود مبنی بر مجانی کردن آب وبرق و.. عمل نکرد، اما توانست منافع اقشار پایین دست را به نظام تازه تأسیس گره بزند، وبا تأیید اقتصادی فرمایشی وگرایش به اقتصادی حکومتی، خدمات مهمی را به اقشار پایین دست ارائه نماید. آبرسانی، برق رسانی وجاده سازی در اقصی نقاط کشور بویژه درمناطق دورافتاده، هرچند با فراز ونشیبها ونیز توزیع ناعادلانۀ این خدمات همراه بوده است اما بهرروی از مهمترین اقداماتی است که جمهوری اسلامی بواسطۀ آنها توانسته است بواسطۀ آنها پایگاه مشروعیت خود را از طبقۀ متوسط به طبقات فرودست تر اقتصادی حرکت دهد. مسأله ای که متأسفانه دربرنامه های جریانها وگروههای سیاسی خواهان تغییر کمتر به شکل دقیق وواقع بینانه مورد توجه قرار گرفته ویا دست کم درشعارها وبرنامه های آنان کمتر صدایی از آن به گوش می رسد. پیامد خواسته یا ناخواستۀ پروژۀ توسعۀ اقتصادی دولت سازندگی هاشمی رفسنجانی فربه تر شدن طبقۀ متوسط ودرپی آن برجسته تر شدن مطالبات سیاسی بخشی از این طبقه بود، آنچه دولت خاتمی را درخرداد 76 برمسند ریاست جمهوری نشاند. دراین دوران، طبقۀ "پابرهنگان" را مورد غفلت قرار داد. توجه به همین نکته بود که درمیانۀ هیاهوهای توسعه سیاسی، به ناگاه ابتکارعمل را از اصلاح طلبان ستانده وبدست علی خامنه ای سپرد تا رئیس جمهور مدنظر او با طرح وتکیه برشعارهای اقتصادی، بتواند از توزیع نامتعادل توسعه اقتصادی وسیاسی درمنشور دگرگونی طلبان سود جسته وخود را صدر قدرت درساختار نظام برساند. توجه دوباره به این مسأله ولحاظ نمودن درتدوین استراتژیها وتاکتیهای مرحلۀ مبارزه بسیار راهگشا خواهد بود وبه جنبش دگرگونی خواه امکان تعمیق وگسترش مطالبات خود درقالبی جذاب برای اقشار فرو دست ویا اساساً تدوین استراتژیها ویا حمایت از سیاستهایی باشد که به هرچه تر فربه شدن طبقۀ متوسط وتوسعۀ آن باشد.
* مقالات ومصاحبه های مندرج درسایت لزوماً دیدگاه رسام نیستند.