جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
آقای خامنه ای وهراس از اختلافات مسئولان

تاريخ انتشار : 10/31/2012



 رسام؛
آقای خامنه ای درتوصیفی بی سابقه کشاندن اختلافات موجود میان سران نظام به میان مردم را خیانت به کشور قلمداد نموده است. این چندمین باری است که رهبر نظام از آشکار شدن درگیری های موجود میان مسئولان کشور گلایه می کند وآنانرا به آرامش دعوت می کند. وی پیش از این ودرجریان سفر به خراسان شمالی، به مسئولان نظام درباره علنی کردن اختلافات هشدار داده بود وخواستار آن شده بود که مسئولان تا زمان برگزاری انتخابات آینده ریاست جمهوری آرامش کشور را حفظ کنند. 
هرچند بعید به نظر می رسد که این اوامر رهبری گوش شنوایی درمیان مسئولان نظام بیابد، اما پرسش اینجاست که رهبری نظام چرا برلزوم عدم نمایاندن مشکلات ودرگیریهای سیاسی تا این اندازه پای فشاری می کند؟ بویژه اگر بدانیم که پیشتر از این هم درنظام جمهوری اسلامی اختلافاتی بمراتب حادتر از این درملاء عام مطرح بوده ورهبری نه تنها بدانها اعتراضی نداشته بلکه درپاره ای موارد همچوان حمله به دولت اصلاحات، بحران سازی برای آن وروانه کردن سیل اتهامات به جریان اصلاح طلب که زمانی درمسند امور کشور بود، از هیچ اقدامی دریغ نورزیده بلکه بیت رهبری ودیگر ارگانهای تحت امر وی در قامت سازمان دهنده این اختلافات علنی عمل می کردند. با توجه به این نکته نگرانی آقای خامنه ای را وانگیزه های ورای برخلاف آنچه در ظاهر به نظر می رسد از جنس دغدغه برای مصالح کلان کشور نیست. نگرانی ودغدغه عمده ایشان برباد رفتن باقیمانده حیثیت وآبروی وی درمیان  پایگاه اجتماعی باورمندان به اصل ولایت فقیه است.
سرکشی های امروز احمدی نژاد آشکارا نشان می دهد که انتخاب رهبر ایران در به ریاست جمهوری رساندن احمدی نژاد اشتباهی استراتژیک بوده است. انتقاد از احمدی نژاد حتی اگر از سوی اصیل ترین اصولگرایان هم مطرح شود، خواسته ویا ناخواسته پیامدی جز به چالش گرفتن ته مانده اعتبار رهبری در میان هوادارانش ندارد. اپیدمیک شدن بی اعتمادی عمومی به رهبری عارضه ای است که درنتیجه آگاه شدن جامعه به بی کفایتی رهبری رخ خواهد داد وآقای خامنه ای با حذف صورت مسأله می کوشد خود را به هرترتیب ممکن از این مهلکه برهاند.
انتقاداتی از جنس آنچه صادق لاریجانی متوجه محمود احمدی نژاد نمود، بدیهی ترین پرسشی که درافکار عمومی مطرح می سازد آنستکه اساساً چرا رهبری که دررسانه های حکومتی بعنوان پیشگو، معصوم ومدبر امور زمین وزمان تصویر می شود، از شناخت نزدیک ترین افراد به خود هم عاجز است. پیامد این پرسش می تواند سیاست گذاریهای کلان رهبر درمسائلی همچون پرونده هسته ای را درافکار عمومی داخلی با چالشی جدی روبرو کند. 
منبع دیگر نگرانی آقای خامنه ای انتخابات ریاست جمهوری آینده است. درصورت تدوام بحران کنونی داخلی وبن بست سیاسی موجود در عرصه داخلی از هم اکنون می توان پیش بینی نمود که انتخابات آینده ریاست جمهوری رونق چندانی نخواهد داشت. رهبری نظام دربرخورد با این بحران سیاسی از درانکار درآمده واز هرگونه اعتراف به وجود بحران وتلاش برای گشایش امور سرباز می زند. از همین رو ایشان مایل نیست که انتخابات آینده به عرصه ای دیگر برای اثبات نادرستی مطلق محاسبات رهبری بدل شود وسطح نازل مشارکت عمومی باردیگر توانایی رهبری در اداره پرونده سیاست داخلی را به چالش بکشد. بالاگرفتن نزاع میان سران نظام درحقیقت زمینه های ریزش درپایگاه اجتماعی اصولگرایان ویا دست کم سرخوردگی موقت طیفهای تندروتر آنان را فراهم خواهد آورد ومعضل سردی انتخابات ریاست جمهوری آینده را دوچندان خواهد کرد. این اختلافات وحادتر شدن آن بخصوص با وجود سابقه حمایت آقای خامنه ای از احمدی نژاد نمی تواند از جنس اختلافاتی باشد که معمولاً نظام برای داغ کردن تنور انتخابات به آنها دامن می زند.
مسأله دیگری که رأس هرم قدرت درنظام ولایت فقیه را به این شدت عمل واصرار برای حذف صورت مسأله وادار نموده است، بحرانهای خارجی گریبانگیر نظام است. درمحاسبات آقای خامنه ای بالاگرفتن اختلافات دراین سطح چراغ سبزی به کشورهای خارجی برای مداخله نظامی درایران وتغییر نظام است. بیراهه نیست اگر گفت شود آقای خامنه ای درتهدید مسئولان کشور نیم نگاهی هم به تهدید خارجی دارد، بخصوص آنکه از لحاظ تجربی، وجود بحران سیاسی داخلی درکنار بحرانهای فزاینده خارجی احتمال رخداد کودتای داخلی را بیش از بیش افزایش می دهد ورسیدن سطح مناقشات به سطحی که هم اکنون رسیده است ممکن است عواقبی پیش بینی نشده برای نظام بهمراه داشته باشد، انچه بشدت آقای خامنه ای را نگران می نماید. 
از دیگر سو اختلافات فزاینده میان نهادها ومراکز قدرت دردرون نظام وآشکار شدن آن برای افکار عمومی درحقیقت اثبات کننده اشکالات بنیادین موجود درساختار جمهوری اسلامی وناکارآمدی روزافزون نظام سیاسی مبتنی برتئوری ولایت مطلقه فقیه بشمار می آید. آقای خامنه ای می کوشد با حذف صورت مسأله این ناکارآمدی را از انظار عمومی پنهان نگه دارد.
موضع اخیر آقای خامنه ای البته متضمن یک اشتباه محاسباتی هم هست. بدین معنی که ایشان تصور می کند که با علنی نشدن اختلافات ویا مثلا همدلی مسئولان وهمکاری وهماهنگی آنها با یکدیگر وحتی یکدست شدن حاکمیت، نظام خواهد توانست بربحرانها مشکلات فزاینده اقتصادی کنونی فائق آمده ومسائل خود را حل وفصل نماید. حال آنکه بحرانها وچالشهای رنگارنگ وگوناگون سیاسی، اقتصادی واجتماعی بیش از آنکه مربوط به شیوه مدیریت اجرایی کشور باشد، به ناکارآمدی ساختار نظام ولایت مطلقۀ فقیه وشیوه تصمیم گیری فردی وتصمیم سازی های مافیایی درکشور مربوط است وهرچند مدیریت اجرایی کشور در ایجاد وفربه تر شدن بحرانهای کنونی کشور نقش داشته است اما مسئولیت اساسی وضعیت فلاکت بار کنونی را باید متوجه شخص رهبری درطول حیات نظام ولایت مطلقۀ فقیه دانست. رهبری غیرپاسخگو ودارای اختیارات مطلقه از دوران زمامداری آیت الله خمینی تا کنون بزرگترین فجایع را برای کشور بهمراه آورده است. بدیهی است که معضل رهبری غیرپاسخگو را نمی توان با درمانهای موقت وگذرا همچون تهدید مسئولان وفشار برای علنی ننمودن اختلافات درمان نمود.

واحد تحقیق وپژوهش رسام

برچسبها:



درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.