جمعیت روحانیون سنتی ایران معاصر منادی دینداری در پرتو آزادی-جمعیت رسام
Skip Navigation Links
جستجو
بازخوانی نامه ای بی پاسخ ! ! !

تاريخ انتشار : 4/8/2011



نامه محمد جواد اكبرين(روحاني مقیم لبنان) به استادش شیخ عبدالله جوادی آملی
استاد بزرگوار حضرت آیت الله جوادی آملی
بعد التحیة و السلام
برای مبارکباد ماه رمضان بهتر از این نیافتم که عصاره ی آموخته های خود از مکتب تفسیری و فقهی حضرتعالی در طول یک دهه را تقدیم و پرسشی را مطرح کنم تا اندوه تردید از دل دانش آموزی بزدایید و بر این "بضاعة مزجاة" تصدّقی روا بدارید.
تعبیر "عصاره ی آموخته ها" را نیز از حضرتعالی وام گرفتم آنجا که فرموده اید: "عصاره ی مؤانست با قرآن و نهج البلاغه و مکتب اهل بیت، رهایی انسان از استعلا و استکبار و فرعونیّت و آراسته شدن او به تواضع و زيبندگی است".
به یاد می آورم تفسیر متفاوت شما از آیه بیست و چهارم "سوره نازعات" را آنجا که فرعون خود را پروردگار برتر مردم می خواند؛ می فرمودید "مراد آیه لزوما این نیست که فرعون به مردم گفته باشد من پروردگار برتر شما هستم، که اگر چنین بود چه بسا مردم نمی پذیرفتند؛ مراد از قال در آیه می تواند حال فرعون باشد زیرا سیره ی او با بندگان خدا چنان بود که گویی مالک الرّقاب آنهاست".
در تفسیر آیه بیست "سوره طه" می فرمودید خداوند عصای موسوی را فرستاد تا طغیان فرعونی را مهار کند و نتیجه می گرفتید: "مهار فرعونیّت از اهداف نبوت است و وارثان انبیا باید این میراث را حفاظت کنند".
نشانه هاى فرعونیّت را در درّی از غرر الحکم (ج6 ص 450) نشان مان دادید که: "يستدل على ادبار الدول بأربع، تضييع الاصول، والتمسك بالغرور وتقديم الاراذل وتاخير الافاضل‏؛ مى‏توان براى سقوط يك حكومت چنين استدلال كرد كه ظهور این چهارنشانه، بنای حکومت را فرو می ریزد: اصول اساسى را ضايع نمودن، بر موضع غرور و فریفتگی ایستادن و پافشاری کردن، فرومايگان را مقدم داشتن، فرزانگان را مؤخر نشاندن".
و سرانجام در شرح جلد دوم کتاب البیع استادتان، به صراحت آوردید که: "ولیّ فقیه، امانتدار خدا و نه تنها همراه مردم است، بلكه پيشاپيش آنان، موظف به اجراى فرامين فردى و اجتماعى دين مى‏باشد. فقيه، «لا يسئل عما يفعل‏» نيست كه هر كارى بخواهد بكند و مورد سؤال قرار نگيرد. او نيز يكى از مكلفين است؛ زيرا شخص فقيه جداى از شخصيتش، هيچ سمتى ندارد و مثل ديگر افراد جامعه است و به تعبیر سيدنا الاستاد امام خمينى آنچه كه در اسلام حكومت مى‏كند، فقاهت و عدالت است نه فقیه و به تعبير ديگر، حاكم و ولى مردم در اسلام، قانون الهى است نه شخص خاص; زيرا شخص فقيه، يك تافته‏جدابافته از مردم نيست، بلكه او نيز همانند يكى از آحاد مردم، موظف به رعايت احكام و قوانين الهى است".
به همين عصاره بسنده می کنم و از محضرتان می پرسم: کدامیک از آنچه در مکتب شما شرط ولایت بود اکنون باقی مانده است که توجیه کننده ی سکوت حضرتعالی باشد؟
اگر ولی فقیه کنونی "لایسئل عما یفعل" نیست و چون مالک الرّقاب خلایق عمل نمی کند چرا کسی را توان فراخواندن او به محکمه و محاکمه نیست و اگر توانی هست تاب تاوانش نیست؟ (لابد مستحضرید که حتی مجلس خبرگان رهبری نیز تا کنون امکان اجلاس اضطراری برای رسیدگی به شکایات علیه او را نیافته است) آیا دانش و تجربه ی اداره کشور را به ثمن بخس خواب و خرافه نفروخته اند و سرمایه های علمی و اقتصادی این سرزمین را ضایع نکرده اند؟ آیا فرومایگان را مقدم و فرزانگان را مؤخر نداشته اند؟ آیا بر جماعت منتقدان نتاخته اند و آنان را روانه گورستان و زندان و تبعيد و هجران نکرده اند؟ آیا بر ستون خون و آبروی مردم، سقف ولایت را استوار نکرده اند؟ آیا این همه گزارش و آمار از بی کفایتی و خودکامگی و يا اعتراف سخنگوی قوه قضائیه بر وجود چهارهزار زندانی از معترضان اخیر و يا اخبار موثق کشته شدن بیش از هشتاد نفر که تا کنون نام و عکس شان منتشر شده است برای اثبات فرعونیت حکومت و افراشتن عصاى موسوى کافی نیست؟
همدرسان قدیم که هنوز توفیق کسب معرفت در محضر شما را دارند و چون نویسنده ی این نامه، آواره ی تبعید نشده اند نقل می کنند که استاد از وضع موجود به شدت ناراضی است، به ویژه آنکه از حاکمیت دولتی خرافه گرا، دل خوشی ندارد. اما آنچه ما از درس های شما آموختیم با نارضایتی پشت پرده سازگار نیست!
مگر نه اینکه در این سالها صدها بار ما را به پیمانی فرا خوانده اید که خداوند از عالمان ستانده تا بر ستم سیری ناپذیر ظالم و درماندگی مظلوم آرام نگیرند؟ وما اخذ الله علي العلماء ان لايقاروا علي کظة ظالم و لاسغب مظلوم... سکوت و نارضایتی پشت پرده کجا و بیقراری و بی تابی از ستم ظالمان و درماندگی مظلومان کجا؟
اینک مظلومان این دیار به تظلم آمده اند تا بار دیگر عالمانه و معلمانه به یادمان بیاورید که چگونه باید آن پیمان را پاس داشت و این بیداد را داد خواست؟

برچسبها:


برهان 4/13/2011
این فلسفه دان بدون منطق (و یا اینکه منطقش را فراموش کرده) خود را به درو دیوار میزند تا موضوعی را بر خلاف ثابت کند. چه ولایت فقیه باشد و یا انفال که آنرا ملک شخصی مقام رهبری میدانند. ایشان میگوید "چون حکومت اسلامی است" و در این راستا هیچ تاملی از اثبات آن ندارد و یا حد اقل سرش را از پنجره بیرون بیاورد. با این صغری، دنیا برای کبری باز است. چون حکومت اسلامی است پس تمام قوانین وضع شده مجلس (توسط یک مشت دزد بی وجدان ) حکم شرع دارند و سرپیچی از آن عقاب دارد. خداوند، "خوب حالا یکطرفه میری؟ 500 سال جهنم. چراغ قرمز رد میکنی؟ 1000 سال جهنم." احمقانه است، نیست؟ حال با این نوع منطق ایشان، جائی برای یاد آوری درسهای گذشته نیست. خود فروشی فقط مخصوص افراد خاصی نیست.
اشتر 4/9/2011
سوری واقعا تو قساوت قلب ودرندگی حکومت ضد اسلامی ضد انسانی ایران را نمی بینی یا تا خرخرت از حرام پرشده از چشمات زذه بیرون ، مال حرام کورت کرده/نوبت تو هم میرسه که همین گرگها ببرنت کهریزک!!!!!!!!!
ali 4/9/2011
چون اگر داخل ایران بوده و این حرفها رو میزدن امام ۱۳ شما دستور اعدامشان را صادر میکردن!
قربان 4/8/2011
عکسش کو ؟
سوری 4/8/2011
حالا برا چی این آقا زده رفته خارج ایران بلبل زبونی میکنه
حسین 4/8/2011
آقای جوادی آملی خاطرتان هست که بعد از رحلت استادتان علامه طباطبایی در مصاحبه ای با روزنامه جمهوری اسلامی نظر آن بزرگوار را لابد برای حفظ مصلحت نظام!! تحریف کردید و بر آن اسوه علم و تقوا که از سال های بسیار قبل هرگز از کسانی که رسیدن به قدرت و حکومت را اوجب واجبات و بالاتر از حفظ حدود شرعی می دانستند حمایت نکرد و بعد از انقلاب هم بر سیره پاکیزه خود استوار ماند دروغ بستید. آیا گمان می کردید کارتان به جایی برسد که بعد از این همه ظلم و جنایت به نام دین از ظالمان و بدعت گزاران حمایت کنید و به فرموده امیرالمومنین در همه این گناهان کبیره شریک باشید؟

درج نظرات
نام : 
آدرس ایمیل : 
متن پیام : 
 
رسام اخبار
رسام نظر سنجی
رسام مناسبتها
رسام فید RSS
رسام دعوت به همکاری
رسام رسام در شبکه های اجتماعی


راه اندازی سایت: فوریه 2011

کلیه حقوق این سایت متعلق به رسام می باشد.